یادگیری زبان کرهای را چگونه آغاز کنیم؟
!شاید دشواری زبان چینی باعث شده که فکر کنیم ربان کرهای یکی از دشوارترین زبانها باشد اما برخلاف تصور اکثریت مردم، زبان کرهای یکی از آسانترین زبانهای دنیا برای یادگیری است، همچنین از متن نوشتاری کرهای میتوان به عنوان یکی از ساده ترین نوشتارها بین تمامی زبانهای جهان نام برد.پس ما میتوانیم با کمی تلاش پای خودمان را به سرزمینهای غذاهای خاص و خوشمزه و صبحهای آرام باز کنیم.
ما در ادامه مقاله یادگیری زبان کرهای را به سه مرحله ساده با نکات مفید تقسیم کردهایم.
پس از یادگیری الفبای زبان کرهای، مرحله بعدی فراگیری لغات است. جمله معروفی وجود دارد که میگوید: شما واقعاً فقط به 500 کلمه نیاز دارید. ۵۰۰ کلمه معادل ۱۰ کلمه در هفته در یک بازه زمانی کمتر از یک سال است! شاید این جمله کمی اغراقآمیز به نظر برسد، اما واقعا امکانپذیر است. اگر از این ایده خوشتان آمد، یادگیری زبان کرهای را با هدف 10 کلمه در هفته شروع کنید.
گاهی اوقات تصمیمگیری برای یادگیری واژگان دشوار است، در اینجا است که دستهبندیهای کلمات به کمک شما میآیند (بهعنوانمثال کلمات مرتبط به احوالپرسی، احترام، غذا، حیوانات، صفتهای رایج، حملونقل). شما همچنین میتوانید از فرهنگ عامیانه (Pop Culture) برای فراهمسازی کلمات رایج کمک بگیرید. بهعنوانمثال، با تماشای یک نمایش درام دبیرستانی میتوانید زبان مربوط به بچههای مدرسهای را فرا بگیرید، یا با گوش دادن Kpop زبان عاشقانه را.
یکی دیگر از راههای تعامل با زبان، یادگیری کلمات مرتبط به اشیای موجود در یکی از اتاقهای خانه خود است- بهعنوانمثال کلمات زبان کرهای برای تمام وسایلی که معمولاً در آشپزخانه استفاده میشود (بهعنوانمثال یخچال، توستر، بشقاب، کاسه و غیره).میتوانید یک پرتره از ستاره محبوب K-pop خود را روی یخچال خود بچسبانید تا یادآوری شود هنگام استفاده از وسایل آشپزخانه، نام کرهایشان را بگویید. از دیگر ایدههای آشپزخانه قرار دادن آهنربا یا کارتپستال سوغاتی کره بر روی یخچال، خوردن خوراکیهای کرهای یا حتی نوشتن نام هر وسیله آشپزخانه بر روی تکه کاغذی با Hangul و قرار دادن آن کاغذها بر روی آن وسایل است.
ایجاد عادتهای کوچکی از این قبیل راهی عالی برای تمرین مغز شما بدون نیاز به تلاش بیشازاندازه است؛ و هرچه بیشتر بتوانید با تمرکز بیشتر بر هر آنچه زبان یا فرهنگ کرهای را برای شما جالب میکندعامل سرگرمی را افزایش دهید، تلاش کمتری برای تمرین لازم خواهید داشت.
۲. Hangul را یاد بگیرید
اولین قدم برای یادگیری کرهای Hangul یا همان الفبای زبان کرهای است. اگر میخواهید بهطورجدی این زبان را دنبال کنید، باید توانایی خواندن را در این زبان بدست آورید. الفبای زبان کرهای دارای 24 حرف است: 14 صامت و 10 مصوت.
خوشبختانه، Hangul الفبای بسیار آسانی است. وقتی که برای اولین بار به این الفبا نگاه میکنید، نمیتوانید از آن سر در بیاورید؛ اما هنگامیکه منطق و سادگی آن در تولید کلمات را بیاموزید، در یک بعدازظهر بهکل الفبا مسلط خواهید شد!
Hangul یک الفبای جادویی است زیرا حروف نمادین هستند و صامتها در واقع نمودارهای بسیار سادهای از شکل دهان برای بیان هر صدا میباشند.
مصوتها از سه علامت تشکیلشدهاند: یک نقطه به نمایندگی از خورشید (بهصورت نوشته شده -)، یک خط افقی (ㅡ) به نمایندگی از زمین و یک خط عمودی (|) به نمایندگی از انسانها که زمین و خورشید را به هم متصل میکنند.
بسته به برنامه شخصی خود، باید بتوانید Hangul را طی چند هفته (کمتر!) یاد بگیرید. شما میتوانید فرآیند یادگیری زبان کرهای را با بررسی تمامی حروف در کنار یکدیگر و سپس تقسیم آنها به بخشهای مختلفی بهمنظور به خاطر سپردن آنها آغاز کنید.
یکی از راههای یادگیری زبان کرهای این است که یک هفته را صرف یادگیری هشت مصوت ابتدایی کنید و سپس یک هفته دیگر برای تمرین صدای Y و ترکیبهای مصوت آن وقت بگذارید. سپس میتوانید به سراغ حروف بیصدا بروید و دوباره آنها را به گروههای تقریباً هشتحرفی تقسیم کنید. بهاینترتیب، با صرف ده دقیقه در روز (بهطور متوسط) بهمرور میتوانید Hangul را در مدت کمتر از دو هفته بخوانید.
هنگامیکه حروف جداگانه را کاملاً فرا گرفتید، خواندن کلمات به طرز شگفتآوری راحت میشود. هرچه بیشتر بخوانید (حتی اگر یک کلمه از آنچه که میخوانید را نمیتوانید درک کنید!)، سرعت خواندن شما بسیار بهبود مییابد. شما میتوانید در بیشتر اوقات از طریق رسانههای اجتماعی، بهویژه با دنبال کردن اشخاص کرهای موردعلاقهتان در توییتر و اینستاگرام به تقویت مهارت خواندن خود بپردازید، به خصوص با توجه به این نکته که متون به اشتراک گذاشته شده در این رسانهها بسیار کوتاه هستند.
یادگیری افعال رایج در زبان کرهای، سومین قدم شما برای شروع کار با این زبان است، زیرا افعال مهمترین قسمت هر جمله کرهای هستند. درواقع، در زبان کرهای کاملاً رایج است که یک جمله را کاملاً بیان نکنید و تنها فعل آن را بگویید! بهعنوانمثال، شما میتوانید بهراحتی بگویید «بخور» به معنای «من میخواهم غذا بخورم»، «بیایید غذا بخوریم» یا «آیا میخواهید غذا بخورید؟» و معنی هر جمله را بهطورکلی میتوان از زمینه گفتگو و لحن شما برداشت کرد.
به افعال پرکاربرد در انگلیسی و هر زبان دیگری که بلد هستید فکر کنید، چنین افعالی میتوانند شروع خوبی باشند، برای یادگیری فهرستی از این افعال را بنویسید و آنها را در فرهنگ لغات زبان کرهای جستجو کنید.
مانند سایر واژگان، اگر با فعلهای پرکاربرد شروع کنید، میتوانید بهجای فارسی از کلمات کرهای استفاده کنید. بهعنوانمثال، شما میتوانید به جای استفاده از فعل «بریم»، از کلمه کرهای가자 (کا- جا!) استفاده کنید.
همانند Hangul، عاقلانه است که همزمان تعداد کمی از افعال را یاد بگیرید و بهاندازه کافی تمرین کنید تا به خوبی بر آنها مسلط شوید. پنج فعل جدید در روز و مرور آنها میتواند هدفی بسیار خوب برای شروع یادگیری زبان کرهای باشد. روزانه ده تا پانزده دقیقه وقت برای فراگیری افعال جدید کافی است.
درحالیکه مدتزمانی که میتوانید برای مرور و حفظ کلمات زبان کرهای به حافظه بلند مدت خود صرف کنید محدودیتی ندارد، اما یک دوره کوتاهمدت (مثل 10 دقیقه) تمرین مرتب و روزانه و همچنین استفاده از فلش کارتها میتواند نتیجه فوقالعادهای را در پی داشته باشد.
منبع : وبلاگ ماژورین
برای همهی ما پیش اومده که تو کوچه و خیابون افرادی رو دیدیم که یه گیتار تو دستشونه و مشغول نواختنش هستن و یا اصلا گیتار رو تو کیف مخصوصش قرار دادن و مشغول راه رفتن، صحبت با دوستشون و ... هستن . اما تاحالا فکر کردید که آیا تمامی این گیتارها یکنوعند یا به چند دسته تقسیم میشند؟آیا صدا و نوع نواختن این گیتارها شبیه همه؟ اگه این سوالا براتون پیش اومده با ما تا انتهای مقاله همراه باشید.
اول از همه اینو بگم که تنوع صدا تو گیتار به قدریه که اگه بخوایم آهنگهای متفاوت از هم را بنوازیم کافیه گیتارمون رو کنار گذاشته و گیتار دیگری برداریم! یعنی ما با یکی از غنیترین سازها از لحاظ تنوع رو به رو هستیم
مسلما برای یه نوازندهی حرفهای گیتار انتخاب ساز مناسب کار سختی نیست و به راحتی میتونه از بین دهها ساز گیتار با صدای مختلف بهترینش رو برای اون قطعه و یا اجرا، انتخاب کنه اما برای یه نوازندهای که اول راهه انتخاب ساز مناسب یکی از چالشبرانگیزترین انتخاباست.
3 نوع گیتار الکتریک کدامند؟
سه نوع اصلی گیتارهای الکتریک بدنه تو پر، بدنه توخالی و نیمه توخالی هستند:
این گیتارها بدنههایی دارند که از یک قطعه چوب سخت یا (معمولاً) چند قطعه چوب به هم چسبانده تشکیل میشوند.
2 بدنه تو خالی
گیتارهای توخالی با استفاده از روشهایی مشابه روش ساخت گیتارهای صوتی ساخته میشوند. همانطور که از نامش پیداست، داخل آنها خالی است.
3 بدنه نیمه توخالی
اینها دارای یک بلوک مرکزی سخت همراه با دو طرف توخالی هستند. این مدل گیتار دارای بسیاری از مشخصات تونال گیتارهای توخالی هستند، اما به همین راحتی باز نمیشوند.
گیتارهای الکتریک بدنه تو پر امروزی رایج ترین سبک موجود در بازار هستند.Fender اولین فروشنده عمده این نوع از گیتارها بود که بعداً به Telecaster تبدیل شد. این مدل در مقایسه با سایر سازهای الکتریکی که قبل از آن در بازار موجود بودند بسیار ساده بود اما طراحی اصلی آن هنوز در سازهای تو پر امروزی دیده میشود.
گیتارهای بدنه تو پر از قطعه چوب مسطحی ساخته میشوند که به آن تخته گفته میشود و برش دقیق آن به شکل دلخواه گیتار است. در سازهای گرانتر، این تخته یک تکه یکدست چوب است، اما بدنه بسیاری از انواع دیگر گیتار از دو یا چند قطعه از همان گونههای چوبی که بهم چسبانده شده اند ساخته می شود.
تولید کننده ساز معمولا یکسری انتخابهای خاصی را در نظر میگیرد که طراحی کلی ساز را تعیین میکند، در حالی که روشهای مختلف بی شماری برای ساخت یک گیتار بدنه تو پر وجود دارد.
مطمئناً بدنههای عجیب گیتارهایی مانند Gibson Flying V، Ibanez Destroyer، Dean ML و Jackson Rhoads را دیده اید که ممکن است کمی فضایی به نظر برسند اما حتی این گیتارهای عجیب و غریب هم طبق همان اصول اولیهی طراحی هر گیتار بدنه توپری ساخته شدهاند.
در دهه 1930، گیتاریستهای موسیقی جاز و گروههای بزرگ به استفاده از گیتار الکترونیک روی آوردند تا بتوانند با حجم صدایی که دیگر سازهای روی صحنه تولید میکردند به رقابت بپردازند.
سازهای الکتریک اولیه گیتارهای توخالی و بزرگی بودند که از یک صفحه قوس دار تشکیل میشدند و به قدرت صدای خواننده نیز کمک میکرند. آنها دارای سوراخهای f برای تسهیل تقویت صدا و سوکتهای ابتدایی بودند که اجازه میداد گیتار به یک سیستم تقویت خارجی متصل شود.
گیتارهای الکتریک از آن زمان تاکنون مسیری طولانی را طی کرده اند و امروزه دارای طراحیهای مختلفی هستند؛ اما هنوز هم میتوانید جعبههای بزرگ جاز بدنه توخالی را پیدا کنید که صدایی همانند همان گیتارهای قدیمیدارند. چنین گیتارهایی بیشترین استفاده را برای نوازندگان جازی دارند که به دنبال صدایی گرم و چوبی هستند. البته، این فناوری در طی هشتاد سال گذشته بسیار پیشرفت کرده است، اما این سازها هنوز هم همان حس و حال قدیمیخود را حفظ کردهاند. از این سازها به عنوان نیمه آکوستیک نیز یاد میشود.اما این گیتارها یک مشکل اساسی دارند؛ با افزایش صدا، گیتارهای توخالی به انعکاس حساس میشوند. به همین خاطر بود که گیتارهای بدنه نیمه توخالی برای رفع این مشکل طراحی شدند و تا حدی به حل آن کمک کردند.
گیتارهای بدنه نیمه توخالی
طرحهای نیمه توخالی مشابه گیتارهای بدنه توخالی هستند اما به طور معمول بدنههای نازک تری دارند که در داخل آن یک بلوک چوبی مرکزی قرارمیگیرد و کمک میکند تا بازخورد گیتار را کنترل کنید در حالی که برخی از مشخصات تونال مشابه یک بدنه توخالی را به ساز میدهند. این نوع گیتار تقریباً در هر ژانر موسیقی، به استثنای متال سنگین، با موفقیت استفاده شده است.
گیبسون ES-335 نمونه ای از یک طرح نیمه توخالی است که برای اولین بار در سال 1958 ظاهر شد و تا به امروز محبوبیت دارد. بسیاری از سازندگان از الگوهای اولیه این ساز پیروی میکنند، اما نسخههای دیگری از گیتارهای بدنه نیمه تو خالی نیز وجود دارد.
به عنوان مثال، Fender Thinline Telecaster یک گیتار نیمه توخالی است که خیلی بزرگتر از یک Telecaster استاندارد نیست، اما از یک ساختار نیمه توخالی با حفرههای f برخوردار است. برای بسیاری از نوازندگان این گیتار ترکیبی از بهترین خصوصیات این دو نوع مختلف از گیتارهای الکتریک است.
منبع : وبلاگ ماژورین
مطمعنم شماهم مثل من با گوش دادن به أهنگ فرانسوی و یا دیدن یک فیلم ازین کشور شیفتهی این زبان شدید و یادگیری این زبان رو تو برنامهی زندگیتان قرار دادید.کاملا هم طبیعیه چون این زبان علاوه برا آوای دلنشین و ادبیات غنیی که داره پر از رمز و رازه که در مقاله به توضیحش می پردازیم
پیش از زبان فرانسوی، زبان لاتین در بین مردم این کشور رایج بوده است. همچنین زبان رومی مشتقی از زبان لاتین است و زبان فرانسوی نیز در ابتدا رومی بوده است. در عصر آهن، فرانسه بخشی از منطقه گیل بوده که ساکنین آن به زبان لاتین صحبت میکردند.
اکثر بومیان این منطقه، تا قبل از انقلاب فرانسه، به زبان فرانسوی صحبت نمیکردند. در قرن ۱۷ آکادمی زبان فرانسه به وجود آمد که باعث توسعه زبان فرانسه شد. در مناطق مختلف کشور، زبان فرانسوی با لهجهها و گویشهای محلی مختلفی صحبت میشد. این مسئله موجب عدم توانایی ارتباط بومیها با بومیهای مناطق دیگر شد. بعد از انقلاب فرانسه، با مداخله مستقیم دولت، تصمیم بر این شد که زبان فرانسوی به زبان رسمی این کشور تبدیل شود.
زبان بومی بسیاری از کشورهای مستقل در سراسر دنیا همچون کانادا، بلژیک، سنگال، جیبوتی و سوئیس، فرانسه است. همچنین ساکنین کشورهای ماداگاسکار و وانواتو نیز به زبان فرانسوی صحبت میکنند.
گسترش استعمار امپراتوری فرانسه در قرون ۱۷ تا ۲۰ میلادی از اروپا به آمریکا و آفریقا و حوزه دریای کارائیب، مهمترین دلیل تبدیل زبان فرانسوی به زبان رسمی مردم این کشورها است.
زبان فرانسوی در نقاط مختلف جهان ارزش و اهمیت زیادی دارد و در بسیاری از قراردادهای بینالمللی و دیپلماتیک، در کنار زبان انگلیسی از این زبان بهعنوان زبانی مهم استفاده میشود. نکته دیگر آن که در حدود ۲۰۰ میلیون نفر در کل جهان، به این زبان صحبت میکنند.
بعد از فتح نورمنان انگلیس، زبان فرانسه به زبان اشرافی و اداری تبدیل شد و این موضوع سبب راه یافتن بسیاری از عبارات و واژههای فرانسوی به زبان انگلیسی شد. در طول قرنها، زبان فرانسوی تأثیر زیادی بر زبان انگلیسی گذاشت و همین عامل باعث شد تا امروزه ریشه ۴۵ درصد از کلمات انگلیسی از زبان فرانسوی باشد!
تعداد زیادی از فرانسویزبانان، ساکن قاره آمریکا هستند. نکته قابلتوجه در این مورد این است که زبان اکثر ساکنین لوییزیانا که یکی ازایالتهای جنوبی آمریکا است، گویشی از فرانسوی میباشد. همچنین ایالت هایی مثل میشیگان، داکوتای شمالی، ورمنت، ماساچوست و میسوری نیز به زبان فرانسوی صحبت میکنند.
فرانسویها اولین اروپاییهایی بودند که پا به این مناطق از آمریکا گذاشتند و به همین علت بعضی از بومیان این مناطق به فرانسه صحبت میکنند.
همچنین به دلیل قرارگرفتن کانادا در شمال ایالت نیوانگلند، زبان مردم این منطقه نیز مشتقی از فرانسوی و کانادایی است.
لهجه و گویشهای مختلفی برای زبان فرانسوی وجود دارد. حتی در کشور فرانسه نیز این گویشها مختلف است. این موضوع به وضوح به ما نشان میدهد که این زبان زنده مرتب درحال رشد و تغییر است. اما باید بدانید که پاریسیها دارای گویشی خاص در بین دیگر افراد فرانسوی زبان هستند.
در کل جهان لهجه و گویش فرانسوی به ۳ دسته کلی تقسیم میشود:
۱- اروپایی ۲- کانادایی ۳- آفریقایی
حرفw از زبانهای دیگر وارد زبان فرانسوی شده و ریشه فرانسوی ندارد؛ بنابراین کلماتی که در فرانسوی دارای حرف w هستند، ریشه فرانسوی نداشته و در قرن نوزدهم از کشورهای مجاور و به دلیل نفوذ آن همسایهها به زبان فرانسه، به الفبا اضافه شده و این حرف بنابر تاثیری که از هر زبان گرفته با همان آوا در فرانسه تلفظ می شود. مثلا در آلمانی w صدای v می دهد و در فرانسه می گوییم vagɔ̃/ wagon/ در صورتیکه week-end از انگلیسی اومده و /wikɛnd/ تلفظ می شود. به همین ترتیب ، لغاتی که در زبان فرانسوی با حرف W آغاز میشوند، گاهی با تغییر روبه رو میشوند و V جای آن را میگیرد.
بسیاری از نویسندگان بزرگ جهان که آثار ماندگاری منتشر کردهاند، فرانسوی زبان بودهاند و آثار ادبی آنها نیز به زبان فرانسوی نگاشته شده است. از بین آثار این نویسندگان مشهور میتوان به داستان کنت مونت کریستو اثر الکساندر دوما و داستان بینوایان اثر ویکتور هوگو اشاره کرد.
بر اساس تحقیقاتی که توسط زبانشناسان انجام شده است، پرتکرارترین و رایجترین حرف در زبان فرانسوی، حرف E است. اکثر لغات این زبان، این حرف را در خود دارند. میتوان گفت این حرف یکی از حروف اصلی و پرکاربرد در زبان فرانسوی است.
حرفی که هرگز خوانده نمیشود!
حرف h هیچگاه در فرانسه خوانده نمیشود مگر اینکه در کنار c قرار بگیرد. حرف z خوانده میشود مگر آنکه آخر کلمه قرار گیرد که در این صورت خیلی از حروف دیگه هم در آخر کلمات خوانده میشوند مثل d، t، s، x...
منبع : وبلاگ ماژورین
تعجبی نداره که کشور ترکیه در ذهن اکثریت ما به عنوان یکی از بزرگ ترین مقاصد گردشگری جهان نقش بسته، چرا که امروزه ترکیه سالیانه بیشتر از ۳۰ میلیون توریست را پذیرا است!و.یکی از دلایلی که این کشور رو بین گردشگران محبوب کرده تمدن قدیمی این کشورمیباشد. کشور ترکیه رو میشه زادگاه خیلی از تمدنهای نوظهور تاریخ بشر دونست. با شهرهایی بسیار پیشرفته که قدمتشون به ۶۰۰۰-۷۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح برمیگرده.
اما با وجود این تاریخ غنی و توریسم بسیار قوی، خیلی از مردم دنیا دربارهی زبان این کشور چیزی نمیدونن. به طورمثال آیا تا به حال دربارهی هارمونی پیچیدهی اصوات این زبان شنیده اید؟ و یا ریشهی فارسی و عربی زبان ترکی و...
اگر همهی اینهارو میدونید یا نه کلا هیچ چیزی دربارهی این زبان نمیدونید، تو این بلاگ تصمیم داریم که حقایق خیلی جالبی درباره ششمین کشور پربازدید دنیا براتون بگیم
تو این مقاله به نکات شگفت انگیزی از زبان ترکی استانبولی اشاره کردیم که شاید کمتر کسی دربارهشون میدونه..
ترکی، زبانی پیچیده!
یک زبان وقتی که پییشوندها و پسوندهای مختلف رو به جای کلمات متفاوت برای بیان جملات پیچیده استفاده میکنه، در طبقه بندی زبانهای تجمیعی قرار میگیره، مثل سواحیلی، کرهای و یا لهستانی.
به طور مثال کلمهی evlerinizden به معنی "از خونههای شما" از بخشهای مختلفی شامل ev (به معنی خانه)، ler (کلمهی جمع)، iniz
ترک زبانها جمعیت بیشتری از ایتالیایی زبانها دارند
با جمعیتی نزدیک به ۸۰ میلیون نفر، ترکیه کشوری بزرگه که جمعیتش از انگلستان، اسپانیا و فرانسه بیشتره. اما بیشتر افراد، به خصوص انگلیسی زبانها تمایل دارن که زبانی مثل ایتالیایی رو یاد بگیرن تا زبان ترکی، در حالی که جمعیت ترک زبانها از ایتالیایی زبانها خیلی بیشتره.
ترکی ریشهی فارسی، عربی و فرانسوی داره
از لحاظ موقعیت جغرافیایی کشور ترکیه، اینکه زبانشون تحت تاثیر فارسی و عربی باشه،با توجه به مرزهای مشترکی که با ایران و کشورهای عربی داره کاملا با عقل جور در میاد، ،اما جالبه که بدونید این زبان از فرانسوی هم لغات زیادی رو قرض گرفته، مخصوصا در زمینه اقتصاد و تجارت. به طور مثال، doviz(واحد پول) از کلمهی فرانسوی device میاد و یا kriz(بحران) از crise و کلمهی bono (اوراق قرضه) از کلمهی bon فرانسوی ریشه گرفته!
ترکی زبان اصلی در دو قاره است
بزرگترین شهر ترک زبان دنیا استانبول، جمعیتی برابر با 15.5 میلون (سال 2019) داره. استانبول به این خاطر مشهوره که در دو قاره قرار گرفته: نصف اون در اروپاست و نصف دیگهش در آسیا. پس تقریبا ۱۰ میلیون ترک زبان در اروپا و کمتر از ۷۰ میلیون در آسیا ساکن اند.
(شما) و den (از) تشکیل شده است. این سیستم ترکی رو به یک زبان پیچیده و تجمیعی تبدیل کرده.
.
ترکی توسط "انجمن زبان ترکی" اداره میشه
انجمن زبان ترکی (turkish Language Association) در سال ۱۹۳۲ تاسیس شد. این انجمن مثل ًReal Academia Español (آکادمی سلطنتی اسپانیا ) برای زبان اسپانیاییه. همهی قواعد زبان ترکی توسط این انجمن تعریف و تعیین میشه و یه جورایی حرف آخر رو در تعیین قواعد گرامری و یا اضافه شدن یک کلمه به لغت نامه رو این انجمن میزنه
القاب فراوان
در ترکی اگر کسی رو فقط با اسمش صدا کنیم، مخصوصا اگر اون شخص از ما بزرگتر هم باشه کاری دور از ادبه، به همین خاطر ترک زبانها از القاب و عناوین متفاوت و خیلی زیادی برای صدا زدن و یا مخاطب قرار دادن همدیگه استفاده میکنن. به طور مثال؛ teyze (خاله) یا amca (دایی). یا اگه اسم شخصی رو ندونن عناوینی مثل hanimefendi (سرکار خانم) و یا beyfendi (قربان) رو برای اون شخص به کار میبرن.
تغییرات ریشهای زبان ترکی در ۱۰۰ سال گذشته
یکی از اهداف اصلی "انجمن زبان ترکی"، "خالص سازی" این زبان بود. قبل از ۱۹۳۲ تنها ۳۵ تا ۴۰ درصد از لغات در زبان ترکی ریشهی ترکی داشتن، باقی اونها از زبانهای دیگهای مثل عربی و یا فارسی مشتق شده بودن. اما الان تقریبا ۸۰ درصد از لغات ترکی، کاملا ریشهی ترکی دارن و به اصطلاح "خالص" هستن.
در ترکی اصوات هارمونی دارند
همونطور که قبل تر هم دربارهش صحبت کردیم، ترکی یک زبان "تجمیعی" است، به این معنی که پسوندها و پیشوندهای بسیار زیادی رو شامل میشه. این زبان همچنین دو طبقه بندی برای اصوات داره: a,I,o,u رو "اصوات سخت" میگن، در حالیکه e,i,Ö "اصوات نرم" هستند. "هارمونی اصوات" در زبان ترکی به این معناست که پسوندها بسته به نوع آخرین صوتی که در ریشهی یک کلمه وجود داره استفاده میشن. به طور مثال اگر آخرین حرف یک کلمه یکی از اصوات نرم باشه، اونوقت حروف صدادار در اون پسوند هم از نوع نرم خواهند بود که هارمونی رعایت بشه.
حتی اگر شما هم یکی از اون میلیون ها آدمی هستید که به ترکیه سفر کردن، شرط میبندم که درباره "انجمن زبان ترکی" هیچ چیزی نشنیده بودین و خیلی از حقایق دیگهای که ما اینجا بهشون اشاره کردیم رو نمیدونستید!
اگر خواستید ترکی استانبولی رو خوب یاد بگیرید، لازم نیست راه دوری برین، ماژورین بهترین کلاسهارو با بهترین اساتید برای کمک به شما داره.
منبع: وبلاگ ماژورین