زبان انگلیسی


 

از هر پنج نفر  در دنیا ، یک نفر به زبان انگلیسی مسلط است و یا به راحتی آن را درک میکند . بیش از چهارصد میلیون گویشور بومی انگلیسی زبان وجود دارد ودر بیش از 50 کشور در دنیا انگلیسی یکی از زبان های رسمی و یا اصلی آنهاست . با اینکه در دهه های گذشته اهمیت زبانهای دیگر مثل اسپانیایی چینی ، فرانسوی ، روسی و آلمانی نیز افزایش چشمگیری داشته ، اما هنوز انگلیسی زبان مشترک برای کار ،تعامل و ارتباط بین المللی است. در این مقاله نگاهی داشتیم به ساختار و خاستگاه این زبان 

 

تاریخچه زبان انگلیسی 

 

تاریخ زبان انگلیسی به زمان هجوم سه قبیله ژرمن در قرن 5 به بریتانیا باز میگردد . این قبایل  "انجلز" (فرشتگان) ، "ساکسون " و "جوت" نام داشتند که برخاسته از سرزمین های اطراف دریای شمال ، که امروزه  "آلمان شمالی" و "دانمارک" نام دارند، بودند. در آن زمان ساکنان بومی در بریتانیا به زبان سلتیک (celtic) سخن میگفتند ، اما بیشتر آنها با وقوع حمله به کناره های غربی و شمالی ، آنچه که امروز "ولز" ، "اسکاتلند" و "ایرلند" است رانده شدند . قبیله ی انجلز از سرزمینی به نام "انگلالند"englaland ) که به زبان "انگلیسیگ" صحبت میکردند بودند و آنچه که ما به عنوان "انگلند" و یا "انگلیش" میشناسم ، ریشه در این زبان دارد . 

 

 

 چرا انگلیسی یاد بگیریم؟

 

 مزایای یادگیری زبان انگلیسی بر هیچکس پوشیده نیست . یافتن موقعیت های شغلی بهتر مثلا کار در شرکت های چند ملیتی و یا حتی در کشوری دیگر از جمله اهدافی هستند که با یادگیری زبان انگلیسی میسر می شوند.  . تعاملات تجاری امروزی از مرزها فراتر رفته  و همین امر ضرورت یادگیری انگلیسی را برای کارمندان در این تعاملات دوچندان کرده است . 

 

اگر به فکر تحصیل در خارج از ایران هم باشید ، اولین  اقدام می تواند یادگیری انگلیسی باشد ، چرا که بسیاری از کشورهای دنیا ، حتی کشورهای غیر انگلیسی زبان نیز برنامه های آکادمیکی را به زبان انگلیسی ارائه میدهند . بنابراین یادگیری انگلیسی میتواند نقشی مهم در آینده ی تحصیلی شما نیز داشته باشد .

 

 

 

 

کلاس های تخصصی زبان انگلیسی:

به منظور درک بهتر سطح توانمندی خود در زبان انگلیسی، نکات زیر را  مطالعه کنید.

این نکات از وب سایت دانشگاه کمبریج انگلستان برگرفته شده است.

(CEFR) Common European Framework of Reference for Languages

 

چارچوب مرجع مشترک اروپایی برای همه ی زبانهای دنیا که به آن  CEFR  می گویند استانداردی بین المللی است که در آن مهارت فرد در هر زبانی در شش سطح مختلف رتبه بندی می شود. این سطوح به ترتیب عبارتند از:

 A1 ------>  A2 ------> B1 ------>  B2 ------> C1  ------> C2 

که در آن  A1  سطح ابتدایی و C2  سطح پیشرفته است . تعریف کاربردی و خلاصه شده ی این سطوح در جدول زیر آمده است.

A1

فردی که زبانی را در این سطح یاد گرفته باشد می تواند به آن زبان جمله های ساده را بگوید و بفهمد. می تواند خود و دیگران را معرفی کند و درباره ی زندگی فردی و روزمره گفتگو ی ساده ایی را انجام دهد.

A2

فردی که زبانی را در این سطح یاد گرفته باشد می تواند به آن زبان کارهای روزمره ی خود را با بهره گیری از اطلاعات ساده و در موقعیت های آشنا انجام دهد و از عهده ی کارهایی مانند خرید های روزمره ، خرید بلیط و رزرو جا و غیره به راحتی بر آید.

B1

فردی که زبانی را در این سطح یاد گرفته باشد می تواند به آن زبان متن ساده ایی را درباره ی موضوعات آشنا بنویسد یا در باره ی آنها گفتگو کند و یا در محیط کار می تواند جمله های ساده را بفهمد و به کار بگیرد.

B2

فردی که زبانی را در این سطح یاد گرفته باشد می تواند با مردمی که آن زبان را به عنوان زبان مادری خود صحبت می کنند گفتگو کند و در آن  محیط کار کند . می تواند مفهوم کلی متن نوشتاری را درک کند و تا اندازه ایی قادر است متونی با مضمون انتزاعی را بخواند یا در باره ی ان گفتگو کند. این مرحله ایست که فرد می تواند وارد دانشگاه شود و به آن زبان تحصیل کند.

 

 

 

 

 


کمانچه


کمانچه را می‌توان یکی از سازهای اصیل موسیقی و مهم‌ترین آن‌ها بعد از سه تار دانست، که نه تنها در موسیقی دستگاهی، بلکه در موسیقی مقامی نیز کاربرد فراوانی دارد

این ساز، پایه‌ای به شکل میله‌ی فلزی داشته و جنس چوب به کار رفته در آن عمدتا از درختان توت و افراست.

طول کمانچه از پایه فلزی تا صراحی (قسمت فوقانی سرپنجه) حدود 75 سانتی‌متر می‌باشد..

کمانچه، سازی زهی-آرشه ای و از سازهای ملی ایران است. این ساز وسعت صدایی گسترده (بیش از 4) دارد، ولی در عین حال ظرافت خاصی نیز در آن شنیده می‌شود.

بسیاری ساز کمانچه را تکامل یافته‌ی "رباب" می‌دانند. نوعی از این ساز در میان قوم لر رایج است که پشت آن باز بوده و "تال" خوانده می‌شود.

کمانچه را در حالت نشسته، به طوری که نوازنده آن را به حالت عمودی و در دست چپ گرفته و انگشتان دستش در طول دسته حرکت کرده، و آرشه را با دست راست به صورت افقی و در حرکات رفت و برگشت بر سیم‌ها می‌کشد، می‌نوازند

در این مقاله نگاهی انداختیم به ساختار و خاستگاه این ساز اصیل موسیقی ایران .

 

اجزای کمانچه

 

کاسه طنینی:

این کاسه تقریبا کره‌ای شکل و توخالی‌ست. سطح بالایی آن باز و روی آن پوشیده از پوست بوده و رویش خرک را نصب می‌کنند.

 

پوست:

قسمت دهانه از پوست نازک آهو، بز و یا بره است.

 

دسته:

دسته ساز لوله‌ای مانند و از جنس چوب است که طول آن 25 و قطر آن 3 سانتی‌متر می‌باشد.

 

خرک:

خرک از جنس چوب یا استخوان به طول 4 و ارتفاع 2 سانتی‌متر است. خرک توسط دو پایه‌ی کوچک روی پوست کاسه قرار می‌گیرد.

 

سرپنجه:

سرپنجه در ابتدای طول دسته قرار داشته و چوبی است. سطح روی آن توخالی بوده و چهار گوشی به صورت دو به دو، و در بالای آن تاج (یا تنگ جلی) گرفته است.

 

گوشی‌ها :

کمانچه چهار گوشی به تعداد سیم‌های ساز، و به شکل میخ سرپهن از جنس چوب دارد، که در طرفین سر پنجه‌اند. قسمت پهن گوشی برای کوک کردن به چپ و راست میچرخد.

 

شیطانک:

چوب باریک و کم ارتفاعی است که به اندازه‌‌ی عرض دسته بوده و بین سرپنجه و دسته قرار می‌گیرد. سیم‌ها از روی شیارهای کم عمق آن عبور می‌کنند و به گوشی‌ها وصل می‌شوند.

 

سیم گیر:

قطعه‌ای کوچک از جنس چوب یا فلز، که در انتهای بدنه کاسه نصب می‌شود و یک سیم به آن بسته می‌شود.

 

پایه:

میله‌ای باریک، فلزی و متحرک به طول 10 سانتی‌متر، که هنگام نوازندگی یک سر آن با پیچ به انتهای کاسه بسته می‌شود و سر دیگر آن روی پا یا زمین قرار می‌گیرد.

 

تعداد و جنس سیم‌ها:

کمانچه دارای 4 سیم با ضخامت‌های مختلف است.

 

وسعت:

وسعت معمول صدای کمانچه نزدیک به 3 اکتاو است، ولی به علت وجود کوک‌های متفاوت، تمامی فواصل موسیقی (پرده، نیم پرده و ربع پرده) در این ساز قابل اجراست.

 

نوازندگان شاخص:

از شاخص‌ترین نوازندگان کمانچه میتوان از حسین خان اسماعیل زاده، علی اصغر بهاری، مجتبی میرزاده، کیهان کلهر و اردشیر کامکار نام برد.


منبع: بلاگ ماژورین 

عکاسی با دوربین

 تاریخچه عکاسی با دوربین

 

عده‌ای بر این باورند که عکاسی تنها با استفاده از دوربین و لنز انجام می‌شود، اما واقعیت این است که هنر عکاسی  در زمان‌های قدیم، بسیار قبل‌تر از روی کار آمدن اولین کمپانی ساخت دوربین به نام  کداک در سال 1888، کشف شده و مورد توجه قرار گرفت. دوربین تاریک خانه‌ای (Camera Obscura) به عنوان اولین دوربین بدون لنز شناخته می‌شود. این دوربین که شامل یک جعبه و یا اتاقی تاریک با یک سوراخ ریز در یکی از ابعاد آن می‌شد، وسیله‌ای بود که  ارسطو و اقلیدس سعی داشتند با آن باور غلطی که در بین مردم رایج بود را تغییر دهند. در زمان یونان باستان، مردم فکر می‌کردند که اشیاء به واسطه نوری که از چشم ساطع می‌شود، قابل دیدن هستند. آن ها، صفحه‌ای نیمه مات در پشت دوربین تاریک خانه‌ای قرار دادند و سعی کردند تا با اثبات دیده شدن تصویر به کمک بازتاب نوری که از آن به صفحه می‌تابد، خلاف این باور غلط را ثابت کنند. کشف پدیده دوربین تاریک خانه‌ای آغازی بود برای تکامل عکاسی و پیدایش دوربین عکاسی. در این مقاله نگاهی داشتیم به این هنر پرطرفدار.

 

عکاسی با دوربین


واژه عکاسی در زبان انگلیسی فتوگرافی (Photography) نامیده می‌شود و از دو بخش فوتو و گرافی تشکیل شده است. در زبان یونانی فوتو به معنای نور و گرافی به معنای نمایش چیزی با استفاده از خط و یا نگارش می‌باشد. بنابراین معنی لغوی فتوگرافی را می‌توان نقاشی با نور شرح داد. اما اگر بخواهیم مفهوم خاص و جامع تری برای این واژه بیان کنیم، عکاسی را ثبت لحظات و ایجاد تصویری از آن، می‌خوانیم. عکاس نیز شخصی است که با هنر خود و در نظر گرفتن فاکتورهایی خاص، به ثبت لحظات می‌پردازد.

از چند قرن پیش که بشر موفق به ثبت لحظات با استفاده از وسیله ای به نام دوربین شد،  عکاسی به یکی از محبوب‌ترین و شناخته شده‌ترین فعالیت‌های هنری تبدیل گشت و پس از آن عکاسان زبده‌ای مانند عباس عطار در ایران و هانری کارتیه برسون، اَرون سیسکیند و من رِی ( از دوستان صمیمی سالوادور دالی) در سایر نقاط جهان ظهور کردند.عکاسی در زیر مجموعه هنرهای ترسیمی قرار می‌گیرد و به هنر سوم هم مشهور است. 

  

 

 عناصر سه گانه دوربین عکاسی چه هستند؟

 

گرفتن دوربین به دست و عکس گرفتن از هر پدیده و صحنه‌ای که پیش روی ماست را نمی‌توان هنر عکاسی خواند. عکاسی با دوربین اصول و قواعدی دارد که هر عکاسی ملزم به دانستن آن‌‌ها می‌باشد. نور مهم‌ترین فاکتور در عکاسی است که بر اساس آن بسیاری از قابلیت‌های دوربین تنظیم می‌شود. دریچه دیافراگم، ایزو و سرعت شاتر عناصر سه گانه دوربین هستند که وظیفه تنظیم نور و کیفیت تصویر را دارند.

 

 

 دریچه دیافراگم

 

دیافراگم دریچه‌ای در لنز دوربین است که وظیفه رساندن نور به حسگرها و تنظیم میزان نور دریافتی را بر عهده دارد. هر چقدر دریچه بزرگ‌تر باشد نور بیشتری به حسگر می‌رسد، در این هنگام می‌توان با زیاد کردن سرعت شاتر، میزان نور ورودی را کنترل کرد.

 

 

 ایزو (ISO)

 

ایزو میزان حساسیت دوربین به نور را کنترل می‌کند. هر چه ایزو بالاتر باشد، نور دریافتی بیشتر بوده و تصویر دانه دار می‌شود. به همین خاطر عکاسان حرفه‌ای تلاش می‌کنند تا ایزو از 1000 بالاتر نرود.

 

 

 سرعت شاتر

 

پرده‌ای که در داخل دوربین DSLR وجود دارد، شاتر نامیده می‌شود. مدت زمانی که شاتر باز می‌شود تا نور به حسگر برسد را سرعت شاتر می‌گویند. اگر سرعت شاتر بسیار زیاد باشد، می‌توان با دوربین قطره آب در حال چکیدن را منجمد کرد. اما هنگامی که سرعت شاتر پایین باشد، تا هنگام بسته شدن شاتر هر نوری  که جلوی لنز قرار داشته باشد را ثبت می‌کند و به همین خاطر اجسام در حال حرکت تار می‌شوند.

 

 

 چه دوربینی برای من مناسب است؟

 

خرید دوربین و انتخاب بهترین برند آن دغدغه بسیاری از عکاسان تازه کار و کسانی است که به تازگی شروع به یادگیری عکاسی کرده‌اند. قبل از تهیه دوربین مورد نظرتان بهتر است سه سوال را از خودتان بپرسید و بر اساس پاسخ‌هایتان دوربین مناسب را تهیه نمایید.

 

 

 چه کاری با دوربین می‌خواهید انجام دهید؟

 

اگر به عکاسی به چشم یک سرگرمی و حرفه نگاه می‌کنید، دوربین دیجیتال تک لنزی بازتابی (DSLR) بدون آینه برای شما بهترین گزینه است. اما اگر قصد تان درست کردن فیلم، ویدیو های کوتاه و وبلاگری می‌باشد، دوربین های بدون آینه می‌تواند گزینه مناسبی برای شما باشد. چنانچه دوربین را فقط برای گرفتن عکس‌های معمولی و استفاده خانوادگی احتیاج دارید، پس دیگر خودتان را درگیر نکات پیشرفته و تکنیکی نکرده و یک دوربین کامپکت یا P&S تهیه کنید!

 

 

  مهارت عکاسی شما در چه سطحی است؟

 

اگر همچنان در حال یادگیری عکاسی هستید و مهارت تان هنوز جای رشد دارد، یک دوربین مبتدی DSLR و یا دوربین بدون آینه ایده آل‌ترین برای شما است. چرا که لنز آن قابل تعویض و بسیاری از تنظیمات آن دستی می‌باشد و به شما این فرصت را می‌دهد تا هم زمان با رشد و پیشرفتتان، قابلیت‌های جدیدی نیز به دوربین اضافه کنید.

 

 

  تا چه میزان می‌خواهید برای خرید دوربین هزینه کنید؟

 

بسیاری از افراد هزینه‌های گزافی را برای خرید دوربین‌های بسیار پیشرفته صرف می‌کنند، درحالیکه به بسیاری از قابلیت‌های دوربین نیازی ندارند. معیارهای یک دوربین خوب را کاربرد و هدف شما از عکاسی تعیین می‌کند. به همین دلیل توصیه ما این است که قبل از این که برای خرید بهترین دوربینی که معرفی می‌شود، اقدام کنید، به این فکر کنید که چه دوربینی کار شما را راه انداخته و کیفیت مطلوب را به شما ارائه می‌دهد.


منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین

بهترین قطعات تاریخ موسیقی

جهان بدون موسیقی شاید جایی بود کسالت آور، موسیقی قطعا پدیده‌ایست که زندگی را زیباتر کرده و گاهی اوقات مانند پناهگاهی برای فرار از روزمرگی و مشکلات است.

موسیقی کلاسیک را بسیاری سرآمد این هنر می‌دانند، زادگاه هنرمندانی که می‌توان آنها را نابغه خواند. آثار این هنرمندان نام آشنا به نوعی دنیا را تحت تاثیر خود قرار دادند و تحولی بپدند در دنیای رنگارنگ موسیقی. کنسرتوها یا قطعات موسیقی  زیبا و بسیار نام آشنایی در دنیای موسیقی وجود دارند، قطعاتی که نام‌های بزرگی در پشت ساخت‌شان قرار گرفته، اما اینکه کدامیک بهترینند شاید انتخاب سختی باشد. در این مقاله به معرفی بهترین کنسرتو‌های موسیقی پرداختیم. 

 

● کنسرتوی امپراطور اثر بتهوون 

 

آخرین اثر پیانوی بتهوون، قطعه‌ای مهیج، اصیل، چالش برانگیز و البته فراموش نشدنی است که در بین سالهای ۱۸۰۹ تا ۱۸۱۱ نوشته شد و یکی از پنج ساخته‌ی بتهوون با پیانو بود که متاسفانه خود او موفق به اجرای آن نشد. این قطعه اما بر خلاف اسمش هیچ ارتباطی با هیچ امپراطوری ندارد و در واقع بتهوون آن را برای رادولف، که حامی اصلی اش در آن زمان بود، ساخته است. این کنسرتو به طور غیر معمولی با کادِنزا (نوازندگی انفرادی) شروع می‌شود و با حرکتی آهسته و بهشت گونه ادامه می‌یابد و در انتها  پایانی بهاری را با خود دارد.

 

 

● کنسرتو کلارینت اثر موتزارت

 

شاید بتوان گفت هیچ آهنگسازی نتوانسته برای کلارینت قطعه‌ای به مانند کنسرتوی موتزارت بنویسد. موتزارت در هر مرحله بهترین ویژگی‌های این ساز را به نمایش می‌گذارد. این قطعه بی شک یکی از بزرگترین و باشکوه ترین قطعات تاریخ موسیقی است و از سه بخش تند و بانشاط (Allegro)، ملایم وآهسته (Adagio) و دوباره با نشاط (Rondo: Allegro) تشکیل شده است.

 

 

● کنسرتوی ویولون اثر برامس

 

کنسرتوی ویولونِ برامس در بین قطعات عاشقانه، واقعا یکی از بی نظیرترین هاست. این قطعه دامنه‌ی احساسی فوق العاده ای دارد که ویولون آن را به نحوی شایسته خلق کرده است.

برامس این کنسرتو را برای دوست صمیمی‌اش یوزف یواخیم  نوشت، که ویولونیستی بزرگ در دوران خود بود.

 

 

● کنسرتوی ارکسترا اثر بارتوک 

 

هیچ سولیستی در این کنسرتو وجود ندارد، اما همه‌ی سازها نقش مهمی را  در این قطعه ایفا می‌کنند و اثری بی‌نظیر، آمیخته به شکوه، احساسات و نبوغ را در پنج بخش ارائه می‌دهند. بارتوک و خانواده‌اش در ۱۹۴۰ از اروپای جنگ زده به ایالات متحده رفتند و مدت‌ها برای گذران زندگی با چالش‌های مختلف دست و پنجه نرم می‌کردند، بعدها بارتوک به ارکستر سمفونیک بوستون پیوست و با استقبالی بی نظیر رو به رو شد و در ۱۹۴۴ این قطعه را در این ارکستر به اجرا درآورد که از آن زمان تاکنون، یکی از محبوب ترین کنسرتو‌های موسیقی است.  

 

 

● کنسرتوهای براندنبورگ اثر باخ 

 

 کنسرتوی براندنبورگ باخ، مجموعه‌ای شامل شش قسمت است که هر شش  کنسرتو، لایق قرار گرفتن در بین بهترین‌های دنیا هستند. هر کدام از این قطعات برای سازهای مختلفی ساخته شده اند. به طور مثال، در سمفونی شماره ۵ ویولون، فلوت و هارپسیکورد سازهای اصلی هستند.

تاریخ ساخت این قطعات مشخص نیست، باخ نسخه خطی آنها را در ۱۷۲۱ منتشر ساخت اما ممکن است که این کنسرتو را چند سال قبل از آن نوشته باشد.

 

 

● کنسرتوی ویولون سل اثر الگار

 

صدای واضح و رنج گسترده‌ی ویولون سل، برای آهنگسازان بسیار الهام بخش بوده و الگار هم از این موضوع مستثنی نیست. در این کنسرتو، او از حداکثر قابلیت های ویولون سل بهره برده و با استفاده از زبان موسیقی بی نظیری که منحصر بفرد به خود اوست، لحظاتی از شکوه، اشتیاق و اضطراب را مجسم می‌سازد. این قطعه آخرین کار بزرگ الگار بود که در ۱۹۱۹ ساخته شد، اما در ابتدا تنها نمایشی پر سر و صدا بود و دهه‌ها طول کشید تا محبوبیت امروزش را بدست آورد، محبوبیتی که آن را مرهون ژاکلین دوپره و زحماتش برای بازسازی و تنظیم این قطعه است.

 

 

 

● کنسرتوی ترومپت اثر هایدن 

 

درخشان ترین ساز که توسط آفتابی‌ترین آهنگساز به کار گرفته شده! چه چیزی را می‌توان درباره‌ی کنسرتوی ترومپت هایدن دوست نداشت؟ این قطعه زیبا را هایدن در ۱۷۹۶ برای دوستش آنتون ویندیگر که استاد و سازنده‌ی ترومپت بود ساخت. این کنسرتوی سه بخشی، نشاط و ذوق بی نظیری را با مخاطبان خود به اشتراک گذاشته و نهایت توانایی موسیقیایی ترومپت را نمایش می‌دهد.

 

 

● کنسرتوی چهار فصل اثر ویوالدی

 

همه‌ی ما چهار فصل ویوالدی را بارها شنیدیم و همین شاید دلیلی باشد برای اینکه ندانیم چه قطعه‌ی بی نظیری است. در این قطعه در واقع چهار کنسرتو یکی شده و هر بخش به یک فصل سال اختصاص می‌یابد. هر یک از بخش‌ها با تصویرسازی شاعرانه‌ای که موسیقی مجسم می‌سازد، همراه است، از آواز پرندگان بهاری تا طوفان تابستانه و لغزش اسکیت بازها در میانه‌ی زمستان. این قطعه در سال ۱۷۲۵ در آمستردام منتشر شد، هر چند ویوالدی آن را ۸ یا ۹ سال قبل از آن ساخته بود.

کنسرتوی چهارفصل جدالی بین هارمونی و نبوغ و در نهایت ترکیبی بی نظیر از هر دوی آنهاست.

 

 

● کنسرتوی شماره ۲ پیانو اثر راخمانینوف

 

کنسرتوی شماره ۲ پیانو اثر سرگئی راخمانینوف روسی را می‌توان یکی از بهترین قطعات موسیقی طول تاریخ دانست. کنسرتویی که از اولین تا آخرین نت آن، شاهکاری بی نظیر است.  ترکیبی فوق العاده از تکنوازی و همنوازی ، طوفانی از احساسات که به طرزی الهام بخش با موسیقی تنیده شده و قلب شنونده را با خود همراه می‌سازد.

راخمانینوف، پس از سالها شکست موسیقیایی به خصوص در سمفونی شماره یک خود،  در سال 1901 موفق به نوشتن نسخه اولیه این قطعه‌ی بی نظیر شد و دنیای موسیقی را تحت تاثیر خود قرار داد.

 

 

● کنسرتوی ویولون اثر سیبلیوس

 

لیست ما کامل نخواهد بود مگر با ژان سبیلیوس، آهنگساز مطرحی که آرزو داشت ویولونیستی حرفه‌ای شود اما می‌توان گفت که خیلی موفق نبوده! البته  بعضی با کمی غرض اینگونه از او یاد می‌کنند، اما سیبلیوس انتقام این حرف را با کنسرتوی ویولونی که در سال ۱۹۰۴ نوشت، از منتقدان خود گرفت! دونالد تووی، منتقد موسیقی این قطعه را پولونایزی (نوعی رقص لهستانی) برای خرس‌های قطبی توصیف کرد و گفت که این قطعه به مانند یخ‌های فنلاند، زادگاه سیبلیوس برق می‌زند.

این کنسرتو از سه بخش تشکیل شده : نشاط انگیز ملایم (Allegro moderato)، ملایم (Adagio) و تند و نشاط انگیز (Allegro).  این اثر منحصر بفرد برای تکنوازها چالشی همه جانبه است و همین آن را به یکی از بهترین‌های دنیا تبدیل کرده. 


منبع:بلاگ ماژروین

تنبور

تنبور

 

 مجسمه‌های یافت شده از خرابه‌های شوش نشان می‌دهد که قدمت تنبور  به ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد باز می‌گردد. نقش این ساز بر روی پلاک‌های بابلی و سوری قابل مشاهده است. نمونه‌های زیادی نیز از زمان سلوکیان باقی مانده که نشان ‌می‌دهد زنان نوازندگان اصلی تنبور بوده اند. 

این ساز کهن از جایگاه خاصی در مناطق کردستان و کرمانشاه برخوردار است، به طوریکه آیین تنبور نوازی هرساله در اواسط آبان ماه در شهرستان دالاهو‌ی کرمانشاه برگزار می‌شود.

تنبور سازی محلی از خانواده سازهای زهی-زخمه‌ای است. این ساز دارای دو یا سه سیم و چهار پرده می‌باشد که با هر پنج انگشت نواخته می‌شود. در این مقاله نگاهی داشتیم به ساختار و خاستگاه این ساز کهن ایرانی. 

 

  

ساختمان تنبور:

 

تنبور سازی گلابی شکل با دسته‌ای نسبتا بلند بوده که ۱۳ الی ۱۴ پرده بر آن بسته می‌شوند. 

 

 

کاسه:

 

تنبور دو نوع کاسه دارد:

 

۱- کاسه یک تکه:

 

  در قدیم همه‌ی کاسه‌ها یک تکه بودند. این کاسه‌ها فاقد قسمت رابط گلو هستند و دسته‌شان مستقیما به کاسه وصل می‌شود. روی کاسه، صفحه چوبی نازکی قرار گرفته و تعدادی سوراخ روی آن دیده می‌شود که در طنین و جنس صدای ساز بسیار موثرند. 

تعداد و محل سوراخ‌ها ثابت نیستند، اما معمولا ۵ تا ۶ سوراخ، به شکل گل در وسط و کمی متمایل به دسته قرار می‌گیرند. برخی تنبورها هم دو سوراخ روی کاسه در قسمت بالایی نزدیک به لبه و صفحه دارند. 

 

2- کاسه‌  ترکه‌ای:

 

این نوع کاسه که به کاسه چمنی نیز شهرت دارد، از تکه‌های چوب تهیه می‌شود. این کاسه نسبت به کاسه یک تکه راحت‌تر ساخته شده و اگر صدمه‌ای ببیند نیز به راحتی تعمیر میگردد.

 

دسته:

 

دسته تنبور، از چوب گردو، چنار و یا زردآلو ساخته می‌شود. طول دسته از ۴۳ الی ۵۷.۴ سانتی‌متر می‌باشد. عرض دسته ۲الی ۳ سانتی متر است که به سمت کاسه ضخیم می‌شود. 

 

 سیم گیر:

 

سیم گیر برای مهار سیم‌ها در انتهای صفحه نصب می‌شود. در قدیم سیم‌ گیر را از شاخ بز کوهی می‌ساختند ولی امروزه از چوب‌های مختلفی در ساخت آن استفاده می‌شود. 

 

 

شیطانک:

 

بر روی دسته نصب میشود و روی آن سه شیار برای مهار سیم‌ها وجود دارد. در گذشته شیطانک را از شاخ بز می‌ساختند ولی اکنون از چوب گردو و یا شمشاد در ساخت آن بهره می‌برند. 

 

 

خرک:

 

بر روی صفحه و به فاصله‌ی ۵ الی ۷.۵ سانتی‌متر نصب می‌شود. طول  آن ۲.۵ الی ۴ میلی‌متر بوده و ارتفاعش به ۲ تا ۵ سانتی‌متر می‌رسد. روی خرک سه شیار برای عبور سیم‌ها قرار گرفته است. 

 

 

گوشی‌ها: 

 

گوشی‌ها در قسمت بالای سر پنجه قرار دارند و جنس آن‌ها از چوب سستی مانند بید است تا دسته‌ به مرور زمان خورده نشود. 

 

 

سیم: 

 

در گذشته سیم‌‌ها را از جنس ابریشم خام تابیده شده با قطر و ضخامتی یکسان می‌ساختند. امروزه سیم‌ها را از مس و یا برنج می‌سازند. در انواع تنبور، طول سیم‌ از ۶۴ الی ۸۳.۵ سانتی‌متر متفاوت است که تعدادشان چهار تا بوده و به فاصله‌های مختلفی کوک می‌شوند. 

 

دستان (پرده):

 

تنبور ۱۳ الی ۱۴ دستان به صورت پرده و نیم پرده دارد که جنس‌شان از روده‌ی گوسفند می‌باشد. 

 


منبع: بلاگ ماژورین