موسیقی همیشه در تاریخ نقش بسزایی داشته است و باعث علاقه مندی مردم شده است. در گذر تاریخ چه اهنگ هایی باعث عوض شدن یک جنگ شده است. در تاریخ سرزمین خودمان هم خیلی از این اتفاقات افتاده است و مسیر خیل ها عوض شده است. موسیقی هیچ وقت از ساز جدا نبوده است و همیشه این نوازنده ها بودند که با دستان و سازهایشان باعث آشکار شدن یک آهنگ شده است. در ایران باستان ساز نی و چنگ همیشه جز بزم های پادشاهان بودند باعث گذاشتن اثر های زیبایی شده اند.
در اینجا می خواهیم شما را با اندکی از تاریخچه و ساختمان یکی از قدیمی ترین چنگها و نیز ساز نی آشنا کنیم.
چنگ بیش از 4000 سال پیش ، یعنی پیش از تمدن ایلام، در بین النهرین (جنوب عراق امروزی) نواخته می شده است. موسیقی یکی از جنبه های مهم بسیاری از مناسبت های جشن و آیین در بین النهرین باستان بود. این چنگ فاخر از نقره و سنگ آهک قرمز تزئین شده است. قاب ، تیونرها و تارها با قطعات چوبی قدیمی مرمت شده اند. تصاویر تزئین شده زیر سر گاو ، شیرها و گوزن هایی را نشان می دهد .
چنگ نقره ای مربوط به 2600 سال پیش از میلاد. گورستان سلطنتی اور مربوط به تمدن ایلامی که بعداً در ایران بزرگ جای گرفت و در حال حاضر در جنوب عراق قرار دارد.
ساز نی، با توجه به اینکه با حداقل امکانات بوجود می آمده، به عنوان یکی از کهن ترین سازها به شمار می رود. یافتن اینکه کدام تمدن یا کدام منطقه صاحب اولیه آن بوده کاری دشوار و البته تخصصی است. این ساز به هر منطقه ای که وارد شده، مردمانش آن را به عادات و سنتهای خود آغشته کرده اند و آن را در بین خود پذیرفته اند. به این ترتیب دیده می شود که این ساز در میان اقوام تمدن های مختلف، شکل و شمایل و در نتیجه صدایی متفاوت دارد.
نی در کتاب سازشناسی ایرانی (نوشته ارفع اطرایی و محمدرضا درویشی) اینطور تعریف شده:
"نی، از سازهای بادی کهن و از جنس گیاه نی است که طول آن از شش گره و هفت بند تشکیل شده و به همین دلیل آن را "نی هفت بند" می گویند. هنگام نواختن، هوا از دهانه ی نی وارد می شود و با انگشت گذاری بر سوراخ ها و با تغییر فشار هوا، صداهای مختلف به وجود می آیند. نوازنده، نی را بصورت عمودی در دست می گیرد و دهانه ی آن را بین دو دندان جلو و یا بین لب ها قرار می دهد و در آن می دمد. بخش زیادی از هوای دمیده شده، از سوراخهای باز نی خرج می شود و نوازنده با انگشتهای هر دو دست، سوراخ ها را باز و بسته میکند. ممکن است نوازنده هنگام نواختن دست راست را بالای دست چپ قرار دهد و برعکس. هنگام ساختن نی، روی گره ها را با نوار می پوشانند و بر سر دهانه و انتهای نی لوله ی استوانه ای کوتاهی به طول تقریبی ۷ سانتی متر و هم قطر ضخامت نی، از فلز برنج قرار می دهند. طول نی حدود ۳۰ تا ۶۵ سانتی متر و قطر آن حدود 1.5 تا ۳ سانتی متر است و تعداد ۵ سوراخ در طرف جلو و یک سوراخ در قسمت عقب نی ایجاد می کنند. هرچه لوله ی ساز باریکتر و کوتاه تر باشد صدای آن زیر تر است و برعکس. نی در اندازه های مختلف تهیه می شود و ساز تکنوازی است و نمی توان آن را کوک کرد. بدنه ی اصلی این ساز چون در طبیعت رشد می کند، دو نی کاملا از هر جهت همسان، کمتر به دست می آید و به همین دلیل، با انتخاب طول و قطر آن، از هر پرده ای می توان نی داشت.
وسعت معمول صدای نی حدود دو اکتاو و نیم است. مثال های زیر برای نی منطبق با دیاپازون است که به طور طبیعی فاقد صدای «سی» روی خط سوم حامل است. وسعت نی به چهار منطقه ی صوتی، شامل صدای بم و بم نرم، صدای اوج، صدای غیث، و صدای ذیل (پس غیث) تقسیم می شود.
یکی از فرزندان نی، ساز فلوت است. این ساز به مرور زمان و با تغییراتی که در ساختار سازهای نی چوبی داده شد، تبدیل به فلوت امروزی با کلید ها و جنسی متفاوت شد و در نتیجه صدایی متفاوت از نی ایجاد می کند که می توان گفت صدایی به همان زیبایی و نیز مستقل از نی دارد. آیا نواختن این سازها را آموخته اید؟
پیشنهاد می کنیم در کلاسهای نی و فلوت ماژورین شرکت کرده و نواختن این سازهای گوش نواز را با ما تجربه کنید.
منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین
همیشه کار در هنر بسیار جذابیت دارد به طوری که همیشه دنبال خلق و ساختن است. در موسیقی هم خیلی از افراد یا به خاطر صدا یا نواختن یا ساختن ساز ها بسیار مورد توجه قرار گرفته اند و به خاطر خلاقیت شان مورد توجه قرار گرفته اند و باعث دیده شدن در جامعه و فرهنگ شده اند و اسمشان در تاریخ و موسیقی آن کشور ماندگار شده است.
در اینجا به تعدادی از سازهای عجیب و غریب می پردازیم. به نظر شما در ساخت کدام ساز خلاقیت و تفکر بیشتری بکار رفته است؟
این ارگ که در یک غار زیرزمینی در ویرجینیا واقع شده، در سال 1956 توسط لِلاند اسپرینکل ابداع شد. این ساز با ضربه زدن به استالاکتیت های قدیمی توسط چکش لاستیکی کار می کند. همه اینها به یک کنسول متصل می شوند که شبیه یک ارگ سنتی است. یکی از اتفاقاتی که در مورد ابداع این ساز می گویند اینست که اسپرینکل این ایده را زمانی به دست آورد که پسرش سرش را به یکی از استالاکتیت ها زد و صدایی مانند همهمه در غار ایجاد کرد.
ترج آیسانگست یک درامر و آهنگساز نروژی است. وی با استفاده از یخ های دریاچه های یخ زده، سازهای موسیقی ابداع می کند. ترومپت یخی او صدایی مانند شیپور جنگ را دارد.
لزوماً اینطور نیست که هر قطعه یخ برای این منظور کارایی داشته باشد و فقط یخ هایی با ساختار میکروسکوپی مناسب، صدایی زیبا ایجاد می کند.
این ساز، یک ساز 10 تنی است که توسط لوک جرام خلق شده است. سیم های بلند از تیرها تا یک قوس فلزی بزرگ کشیده می شوند. هر سیم در باد ارتعاش ایجاد می کند. سپس صدا توسط لوله ها تقویت می شود. در نتیجه صدایی وهم آور و تپنده ایجاد می کند و حجم باد است که تعیین می کند حجم صدای ساز چقدر باشد.
این مجسمه به ارتفاع 3 متر در ارتفاعات بالای برنلی و بر روی مورهای پنین قرار دارد. این ساز از بادهای غالب غربی که در انتهای لوله ها می وزد استفاده می کند تا صداهایی نامتعارف و دلخراش را در کنار منظره Crown Point ایجاد کند. این سازه در سال 2006 توسط معماران مایک تونکین و آنا لیو طراحی شده است.
این پروژه جسورانه و بلند پروازانه سعی داشت با استفاده از ساحل بازسازی شده در زادار- کرواسی به عنوان یک ارگ فوق العاده، خود دریا را به یک نوازنده تبدیل کند. لوله های زیر تفرجگاه هنگام برخورد امواج دریا با آنها، واکنش نشان می دهند و صداهایی هماهنگ ایجاد می کنند که موجب استقبال گردشگران از آنجا شده است.
نامی که خودش، ساز را معرفی میکند. این سازِ ترکیبی، صفحاتی از مجله Popular Science Monthly را در سال 1936 به خود اختصاص داد. صدایی که با خم شدن سیم ها ایجاد می شد به جای یک بدنه چوبی سنتی، از یک شیپور برنجی خارج می شد و گویی صدایی در بین تار و برنج تولید می کرد.
این ساز بزرگترین عضو خانواده فلوت است که بیش از 15 متر لوله دارد. این یک ساز نسبتاً جدید است و طبق گزارشات اولیه، صدای آن از آنجا که کمی مانند غرش است، در حال بررسی و اصلاح است.
این یک ابزار چاپ سه بعدی است که توسط استودیو MONAD ، اریک گلمبرگ و ورونیکا زاکربرگ همراه با اسکات اف هال (نوازنده) طراحی شده است.
این سازه در سال 1850 توسط طرفدار سازهای زهی عظیم Jean-Baptiste Vuillaume ساخته شد. این یک کنترباس با صدای بلند است که 3.48 متر ارتفاع دارد. در این دستگاه، نواختن با دست بسیار سخت است و پدالهای پایی روی آن تعبیه شده تا این کار را ممکن سازد. و شباهتی به سازهای خانواده ی ویولن دارد
هنری داگ یکی از جالب ترین عناوین شغلی تاریخ را دارد - مجسمه ساز صدا. داگ در نقش شگفت انگیز خود به عنوان مجسمه ساز صدا ، ساز مشابهی با صدای عجیب به نام Sharpsichord را ابداع کرد. این در واقع یک چنگ سنجاق دار بزرگ است که شامل 11 سیلندر است و سنجاق ها هنگام چرخش به سیم های داخلی برخورد می کنند و تولید نوا می کنند.
هر چیزی در این دنیا وظیفه و هدفی دارد. آیا تا به حال به این فکر کرده اید که وظیفه موسیقی چیست؟
فکر می کنید کدام ساز کاربردی تر است؟ و از این میان کدام ساز بهتر به آن چیزی که شما از ساز انتظار دارید، می پردازد؟
منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین
موسیقی از زمان پیدایش باعث ایجاد حال خوب بین مردم میشود از زمانی که ساز ها پیشرفته تر شده اند عشق و علاقه بین مردم افزایش پیدا کرده است و زندگی مردم را تحت تاثیر گذاشته . در سال های اخیر فیلم هایی ساخته شده است که مردم را عاشق فراگیری سازها و موسیقی کره است. ما در این مقاله سعی میکنیم که در مورد بعضی از سازهایی که توسط نوازندگان معروف نواخته شده است توضیح دهیم .
به قیمت 16 میلیون دلار فروخته شده است.
این ساز اکنون با قیمت تقریبی 16 میلیون دلار گرانترین ویولن جهان است. صاحب جدیدش آن ساز را به ویلونیستی به نام "آن آکیکو مِیِرز" داد و تصمیم داشت تا پایان عمر آن را پس نگیرد.
پس از اینکه در قرن نوزدهم ویولونیست بلژیکی به نام Henri Vieuxtemps مالک این ساز شد، نام آن نوازنده به این ساز هم تعلق گرفت.
Yehudi Menuhin و Pinchas Zukerman دو نفر دیگر از نوازندگانی بودند که از این ساز استفاده کردهاند.
به قیمت 6 میلیون دلار فروخته شده است.
آنتونیو استرادیواری، سازنده ایتالیایی معروف سازهای زهی است. این ویولن سل زمانی متعلق به پاگانینی بود و پس از آن نیز برنارد گرین هاوس مالک آن شد. پس از مرگ وی، خانواده گرین هاوس تصمیم گرفتند آن را بفروشند، و گفته شد که میخواستند این ساز به نوازندهای که استحقاق آن را دارد، برسد. خریدار یک "حامی هنر از مونترال" بود که ویولن سل را به استفان تترو که نوازندهای جوان بود، قرض داد.
*Stradivarius به سازهایی گفته می شود که توسط استرادیواری یا شاگردان او ساخته شده اند.
به قیمت 3.2 میلیون دلار فروخته شده است.
این ساز در مراسم افتتاحیه بازیهای المپیک 2008 پکن استفاده و به مخاطبان جهانی معرفی شد.
این ساز توسط Heintzman Pianos که سازنده کانادایی پیانو است، طراحی شده و پس از تنها اجرای خود در یک حراج فروخته شد.
به قیمت 2.7 میلیون دلار فروخته شده است.
در سال 2004 با عنوان جمع آوری کمک برای به سونامی اقیانوس هند عده ای از هنرمندان نام خود را روی این گیتار امضا کردند. این ساز در یک حراجی به قیمت 2.7 میلیون دلار فروخته شد.
به قیمت 187،000 پوند فروخته شده است.
در سال 1986، این فلوت در حراجی به قیمت 187،000 دلار فروخته شد. گرچه این ساز نسبت به خیلی از سازهای دیگر با قیمت کمتری فروخته شده ولی هنوز هم گرانترین فلوت در جهان است.
به قیمت ۹۳.500 پوند فروخته شده است.
ساکسوفون آلتوی گرافتون، ساکسوفون پلاستیکی آکریلیک بود که در اواخر دهه 1940 توسط هکتور ساماراگا طراحی شد. تولید تجاری آن در سال 1950 با قیمت فروش فقط 55 پوند – به میزان نصف هزینه یک ساکسوفون برنجی معمولی در آن زمان - آغاز شد.
مهمترین نوازنده Grafton، نوازنده ای به نام چارلی پارکر بود.
گفته شده که یک نماینده فروش گرافتون از پارکر خواسته است که از سازهای آنها را برای یک برنامه ضبط شده در تورنتو در سال 1953 استفاده کند. پارکر در برنامه جاز در سالن ماسی از این ساز استفاده کرده است.
پس از پارکر این ساز در حراج دیگری با قیمت 93،500 پوند فروخته شده. خریدار آن موزه جاز آمریکا بود، واقع در شهر زادگاه پارکر، کانزاس سیتی، میسوری، جایی که هنوز ساکسیفون افسانه ای در آن نمایش داده می شود.
بله! تنها یکی از عوامل قیمت بالای فروش این سازها این بوده که از جنس مرغوب تولید شده اند و اینکه لزوماً قیمت ساز نشان دهنده ارزش بالاتر آن نیست. عوامل دیگر در ارزش ساز " اشخاص" هستند. اینکه اولین نوازنده آن ساز چه کسی بوده یا آخرین بار توسط کدام نوازنده محبوب نواخته شده است. کدام سازنده آن را طراحی کرده و ساخته است. در کدام فیلم از آن ساز استفاده شده و ...
به نظر شما چه نامهای دیگری در افزایش قیمت ساز تاثیر دارند؟
منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین
ارکستر شامل یک رهبر ارکستر که قلب ارکستر است و گروهی از نوازندگان میباشد و شمار نوازندگان معمولا بین ۶۵ تا ۱۱۰ نوازنده است
در این مقاله به معرفی ارکستر و انواع آن میپردازیم
نامگذاری هر ارکستری معمولا براساس نوع قرارگیری و تعداد سازها در آن انجام میشود. به طور مثال، بزرگترین نوع ارکستر، یعنی ارکستر سمفونی ، به معنی این است که در آن از کلیه گروههای سازی و تقریبا تمام سازهای موسیقی کلاسیک غربی مورد استفاده قرار گرفته شده است.
در مقابل، در ارکسترهای کوچکتر، تنها بخشی از سازهای موسیقی کلاسیک وجود دارد و آن را با نامها متفاوتی میشناسند؛ ازجمله این ارکسترها میتوان به ارکستر مجلسی اشاره کرد که به ارکستری میگویند که در آن از سازهایی مثل زهیِ آرشهای، سازهای بادی چوبی و سازهای کوبهای و سازهای کلیدی مثل پیانو استفاده میشود.
برخی از عنوانهای ارکسترها اشاره به سازهای به کار رفته یا نقش سازها در این اکستر ندارد. بعضی از نامگذاریها، فقط جهت تشخیص ارکسترها مختلف در منطقهای یا شهری انجام میشود. به طور مثال، ارکستر فیلارمونیک به طور معمول از جانب انجمن دوستداران موسیقی در هر شهر پشتیبانی مالی میشود. این انجمن به انجمن فیلارمونیک مشهور است.
اغلب در این ارکسترها نوازندگان خبره و چیرهدست هر شهر فعالیت میکنند. البته ازنظر سازی ساختار ارکستر فیلارمونیک به صورت ارکستر بزرگ یا سمفونیک است. مثل ارکستر فیلارمونیک برلین و ارکستر فیلارمونیک لندن
گروههای موسیقی یا همان ارکسترها در حدود سالهای ۱۶۰۰ به وجود آمدند. ارکستر اجرای اپرای ارفئو از ساختههای کلودیو مونتهوردی را میتوان برجستهترین و بارزترین نمونه ارکسترهای پیشین دانست. همچنین ژان باپتیست لولی، آهنگساز فرانسوی در اواخر قرن ۱۷ ارکستری برای بارگاه سلطنتی ترتیب داد.
پس از آن در قرن ۱۸ آهنگسازی به نام یوهان استامیتز به همراه آهنگسازان دیگر در مکتب مانهایم که در آن زمان شناخته شده بود، اولین قدمها را برای آهنگسازیهای اولیه برای ارکستر سمفونی مدرن برداشتند. در آن ارکستر، هر موسیقی مشتکل از ۴ قطعه برای ترکیب سازهای مختلف میشد. از جمله:
· بادیهای چوبی (فلوت، ابوا و فاگوت)
· بادیهای برنجی (فرنچ هورن، ترومپت)
· کوبهایها (۲ تیمپانی)
· زهی (ویولنهای اول و دوم، ویولا، ویولون سل و کنترباس)
در آن دوره همچنین ساز کلارینت در ارکستر پذیرفته شد و سازهای اصلی دورههای پیشین مثل هارپسیکورد، لوت و لوت باس، با گذشت زمان از یادها رفتند. پربارترین دوره ارکستر را میتوان قرن ۱۹ دانست. در آن دوره بادیهای چوبی از دو عدد به ۳ یا ۴ عدد رسیدند و همچنین بادیهای برنجی گروه خود را با ترومپت سوم، هورن سوم و چهارم و اضافه شدن ترومبون تکمیل کردند.
تاریخ ارکستر سمفونیک از دوره کلاسیک تا کنون، تغییر و تحولات زیادی را داشته و سازهای ارکستر سمفونیک همراه با دانش ارکستراسیون رو به تکامل رفتهاند.
در هر ارکستری با توجه به نیاز آن، سازبندی متفاوت است. چینش تابعی هر ارکستری از پارتیتور توسط آهنگساز نوشته میشود و در هنگام تنظیم مجدد آن تغییراتی نیز در آن اعمال میشود. سازبندی هر ارکستر به دستههای زیر تقسیم میشود:
· سازهای بادی چوبی
· سازهای بادی برنجی
· سازهای کوبهائی
· سازهای زهی
· سازهای کلیدی
در ارکستر سمفونیک ۴ گروه کر وجود دارد. سازهایی که در ارکستر سمفونیک استفاده میشوند، در ۳ دسته کلی قرار میگیرند:
ضربات: سازهایی که با ضربه زدن به آن صدا ایجاد میکنند.
رشتهها: سازهایی که با لرزش سیمها صدا ایجاد میکنند.
بادی: سازهایی که با دمیدن به داخل آن صدا ایجاد میکنند. ( که خود به دو دسته برنجی و بادی چوبی تقسیم میشوند.)
دستهبندی کلی که طبق نوع ساز در ترکیببندی یک ارکستر قرار دارند به این شکل است که رهبر ارکستر در سمت چپ، گروه ویولنهای اول و دوم و در کنار ویولنها ویولاها و در کنار آنها ویولنسلها هستند. قسمت جلوی ارکستر نیز در معمولا سازهای زهی وجود دارد.
در برخی از مواقع، در سمت چپ رهبر و در جلوی ویولنهای گروه اول، سازهای تکنواز و کنسرتوها قرار دارند که با توجه به کنسرتوی موردنظر، سازهای مختلفی میتواند باشد. گروه سازهای بادی در ردیف بعد قرار میگیرند و کنترباسها نیز در کنار آنها هستند. در ردیف انتهایی نیز سازهای کوبهای قرار میگیرند.
این مدل سازماندهی و نظم باعث فراهم شدن یک گونه استاندارد میشود که به واسطه آن رهبر ارکستر از طریق اشارات قراردادی که خودش تنظیم کرده، هر گروه سازی را در زمان نواختن مطلع میسازد.
سازهایی که در ارکستر سمفونیک غربی حضور ثابت دارند را سازهای ارکستر سمفونیک میگویند. هرکدام از این سازها نقش خاص خود را در ارکستر ایفا میکنند. نوازندگان هرکدام از این سازها نیز در محلهای خاص بر روی سن ارکستر نشسته و ساز خود را مینوازند.
علاوه بر سازهایی که ذکر شد، در برخی از موارد، سازهای دیگری هم در بین سازهای ارکستر سمفونیک هستند که حضور ثابتی ندارند. علاوه بر این، در بین سازهای موجود در ارکستر، با توجه به نظر آهنگساز، بعضی از سازها در برخی آثار حضور ندارند.
در عکس زیر میتوانید محل نشستن نوازندگان روی سن ارکستر را مشاهده کنید:
نام سازها و گروهبندی هرکدام در زیر دستهبندی شدهاند:
سازهای زهی
ویولن، ویولا، ویولنسل (چلو)، کنترباس (دابل باس)، هارپ
سازهای بادی چوبی
فلوت، فلوت پیکولو، ابوا، کرآنگله (هورن انگلیسی)، کلارینت، کلارینت باس، فاگوت (باسون) کنترفاگوت
سازهای بادی برنجی
هورن، ترومپت، ترومبون، توبا
سازهای کوبهای
تیمپانی، باس درام (طبل بزرگ)، ساید درام، سنج (سیمبال)، مثلث، ماریمبا، زایلوفون، وایبرافون، بلز ارکستری (کلوکن اشپیل)
منبع : وبلاگ ماژورین
مجسمههای یافت شده از خرابههای شوش نشان میدهد که قدمت تنبور به ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد باز میگردد. نقش این ساز بر روی پلاکهای بابلی و سوری قابل مشاهده است. نمونههای زیادی نیز از زمان سلوکیان باقی مانده که نشان میدهد زنان نوازندگان اصلی تنبور بوده اند.
این ساز کهن از جایگاه خاصی در مناطق کردستان و کرمانشاه برخوردار است، به طوریکه آیین تنبور نوازی هرساله در اواسط آبان ماه در شهرستان دالاهوی کرمانشاه برگزار میشود.
تنبور سازی محلی از خانواده سازهای زهی-زخمهای است. این ساز دارای دو یا سه سیم و چهار پرده میباشد که با هر پنج انگشت نواخته میشود. در این مقاله نگاهی داشتیم به ساختار و خاستگاه این ساز کهن ایرانی.
تنبور سازی گلابی شکل با دستهای نسبتا بلند بوده که ۱۳ الی ۱۴ پرده بر آن بسته میشوند.
تنبور دو نوع کاسه دارد:
۱- کاسه یک تکه:
در قدیم همهی کاسهها یک تکه بودند. این کاسهها فاقد قسمت رابط گلو هستند و دستهشان مستقیما به کاسه وصل میشود. روی کاسه، صفحه چوبی نازکی قرار گرفته و تعدادی سوراخ روی آن دیده میشود که در طنین و جنس صدای ساز بسیار موثرند.
تعداد و محل سوراخها ثابت نیستند، اما معمولا ۵ تا ۶ سوراخ، به شکل گل در وسط و کمی متمایل به دسته قرار میگیرند. برخی تنبورها هم دو سوراخ روی کاسه در قسمت بالایی نزدیک به لبه و صفحه دارند.
2- کاسه ترکهای:
این نوع کاسه که به کاسه چمنی نیز شهرت دارد، از تکههای چوب تهیه میشود. این کاسه نسبت به کاسه یک تکه راحتتر ساخته شده و اگر صدمهای ببیند نیز به راحتی تعمیر میگردد.
دسته:
دسته تنبور، از چوب گردو، چنار و یا زردآلو ساخته میشود. طول دسته از ۴۳ الی ۵۷.۴ سانتیمتر میباشد. عرض دسته ۲الی ۳ سانتی متر است که به سمت کاسه ضخیم میشود.
سیم گیر برای مهار سیمها در انتهای صفحه نصب میشود. در قدیم سیم گیر را از شاخ بز کوهی میساختند ولی امروزه از چوبهای مختلفی در ساخت آن استفاده میشود.
بر روی دسته نصب میشود و روی آن سه شیار برای مهار سیمها وجود دارد. در گذشته شیطانک را از شاخ بز میساختند ولی اکنون از چوب گردو و یا شمشاد در ساخت آن بهره میبرند.
بر روی صفحه و به فاصلهی ۵ الی ۷.۵ سانتیمتر نصب میشود. طول آن ۲.۵ الی ۴ میلیمتر بوده و ارتفاعش به ۲ تا ۵ سانتیمتر میرسد. روی خرک سه شیار برای عبور سیمها قرار گرفته است.
گوشیها در قسمت بالای سر پنجه قرار دارند و جنس آنها از چوب سستی مانند بید است تا دسته به مرور زمان خورده نشود.
در گذشته سیمها را از جنس ابریشم خام تابیده شده با قطر و ضخامتی یکسان میساختند. امروزه سیمها را از مس و یا برنج میسازند. در انواع تنبور، طول سیم از ۶۴ الی ۸۳.۵ سانتیمتر متفاوت است که تعدادشان چهار تا بوده و به فاصلههای مختلفی کوک میشوند.
تنبور ۱۳ الی ۱۴ دستان به صورت پرده و نیم پرده دارد که جنسشان از رودهی گوسفند میباشد.
منبع: بلاگ ماژورین