برای همهی ما پیش اومده که تو کوچه و خیابون افرادی رو دیدیم که یه گیتار تو دستشونه و مشغول نواختنش هستن و یا اصلا گیتار رو تو کیف مخصوصش قرار دادن و مشغول راه رفتن، صحبت با دوستشون و ... هستن . اما تاحالا فکر کردید که آیا تمامی این گیتارها یکنوعند یا به چند دسته تقسیم میشند؟آیا صدا و نوع نواختن این گیتارها شبیه همه؟ اگه این سوالا براتون پیش اومده با ما تا انتهای مقاله همراه باشید.
اول از همه اینو بگم که تنوع صدا تو گیتار به قدریه که اگه بخوایم آهنگهای متفاوت از هم را بنوازیم کافیه گیتارمون رو کنار گذاشته و گیتار دیگری برداریم! یعنی ما با یکی از غنیترین سازها از لحاظ تنوع رو به رو هستیم
مسلما برای یه نوازندهی حرفهای گیتار انتخاب ساز مناسب کار سختی نیست و به راحتی میتونه از بین دهها ساز گیتار با صدای مختلف بهترینش رو برای اون قطعه و یا اجرا، انتخاب کنه اما برای یه نوازندهای که اول راهه انتخاب ساز مناسب یکی از چالشبرانگیزترین انتخاباست.
3 نوع گیتار الکتریک کدامند؟
سه نوع اصلی گیتارهای الکتریک بدنه تو پر، بدنه توخالی و نیمه توخالی هستند:
این گیتارها بدنههایی دارند که از یک قطعه چوب سخت یا (معمولاً) چند قطعه چوب به هم چسبانده تشکیل میشوند.
2 بدنه تو خالی
گیتارهای توخالی با استفاده از روشهایی مشابه روش ساخت گیتارهای صوتی ساخته میشوند. همانطور که از نامش پیداست، داخل آنها خالی است.
3 بدنه نیمه توخالی
اینها دارای یک بلوک مرکزی سخت همراه با دو طرف توخالی هستند. این مدل گیتار دارای بسیاری از مشخصات تونال گیتارهای توخالی هستند، اما به همین راحتی باز نمیشوند.
گیتارهای الکتریک بدنه تو پر امروزی رایج ترین سبک موجود در بازار هستند.Fender اولین فروشنده عمده این نوع از گیتارها بود که بعداً به Telecaster تبدیل شد. این مدل در مقایسه با سایر سازهای الکتریکی که قبل از آن در بازار موجود بودند بسیار ساده بود اما طراحی اصلی آن هنوز در سازهای تو پر امروزی دیده میشود.
گیتارهای بدنه تو پر از قطعه چوب مسطحی ساخته میشوند که به آن تخته گفته میشود و برش دقیق آن به شکل دلخواه گیتار است. در سازهای گرانتر، این تخته یک تکه یکدست چوب است، اما بدنه بسیاری از انواع دیگر گیتار از دو یا چند قطعه از همان گونههای چوبی که بهم چسبانده شده اند ساخته می شود.
تولید کننده ساز معمولا یکسری انتخابهای خاصی را در نظر میگیرد که طراحی کلی ساز را تعیین میکند، در حالی که روشهای مختلف بی شماری برای ساخت یک گیتار بدنه تو پر وجود دارد.
مطمئناً بدنههای عجیب گیتارهایی مانند Gibson Flying V، Ibanez Destroyer، Dean ML و Jackson Rhoads را دیده اید که ممکن است کمی فضایی به نظر برسند اما حتی این گیتارهای عجیب و غریب هم طبق همان اصول اولیهی طراحی هر گیتار بدنه توپری ساخته شدهاند.
در دهه 1930، گیتاریستهای موسیقی جاز و گروههای بزرگ به استفاده از گیتار الکترونیک روی آوردند تا بتوانند با حجم صدایی که دیگر سازهای روی صحنه تولید میکردند به رقابت بپردازند.
سازهای الکتریک اولیه گیتارهای توخالی و بزرگی بودند که از یک صفحه قوس دار تشکیل میشدند و به قدرت صدای خواننده نیز کمک میکرند. آنها دارای سوراخهای f برای تسهیل تقویت صدا و سوکتهای ابتدایی بودند که اجازه میداد گیتار به یک سیستم تقویت خارجی متصل شود.
گیتارهای الکتریک از آن زمان تاکنون مسیری طولانی را طی کرده اند و امروزه دارای طراحیهای مختلفی هستند؛ اما هنوز هم میتوانید جعبههای بزرگ جاز بدنه توخالی را پیدا کنید که صدایی همانند همان گیتارهای قدیمیدارند. چنین گیتارهایی بیشترین استفاده را برای نوازندگان جازی دارند که به دنبال صدایی گرم و چوبی هستند. البته، این فناوری در طی هشتاد سال گذشته بسیار پیشرفت کرده است، اما این سازها هنوز هم همان حس و حال قدیمیخود را حفظ کردهاند. از این سازها به عنوان نیمه آکوستیک نیز یاد میشود.اما این گیتارها یک مشکل اساسی دارند؛ با افزایش صدا، گیتارهای توخالی به انعکاس حساس میشوند. به همین خاطر بود که گیتارهای بدنه نیمه توخالی برای رفع این مشکل طراحی شدند و تا حدی به حل آن کمک کردند.
گیتارهای بدنه نیمه توخالی
طرحهای نیمه توخالی مشابه گیتارهای بدنه توخالی هستند اما به طور معمول بدنههای نازک تری دارند که در داخل آن یک بلوک چوبی مرکزی قرارمیگیرد و کمک میکند تا بازخورد گیتار را کنترل کنید در حالی که برخی از مشخصات تونال مشابه یک بدنه توخالی را به ساز میدهند. این نوع گیتار تقریباً در هر ژانر موسیقی، به استثنای متال سنگین، با موفقیت استفاده شده است.
گیبسون ES-335 نمونه ای از یک طرح نیمه توخالی است که برای اولین بار در سال 1958 ظاهر شد و تا به امروز محبوبیت دارد. بسیاری از سازندگان از الگوهای اولیه این ساز پیروی میکنند، اما نسخههای دیگری از گیتارهای بدنه نیمه تو خالی نیز وجود دارد.
به عنوان مثال، Fender Thinline Telecaster یک گیتار نیمه توخالی است که خیلی بزرگتر از یک Telecaster استاندارد نیست، اما از یک ساختار نیمه توخالی با حفرههای f برخوردار است. برای بسیاری از نوازندگان این گیتار ترکیبی از بهترین خصوصیات این دو نوع مختلف از گیتارهای الکتریک است.
منبع : وبلاگ ماژورین
ارکستر شامل یک رهبر ارکستر که قلب ارکستر است و گروهی از نوازندگان میباشد و شمار نوازندگان معمولا بین ۶۵ تا ۱۱۰ نوازنده است
در این مقاله به معرفی ارکستر و انواع آن میپردازیم
نامگذاری هر ارکستری معمولا براساس نوع قرارگیری و تعداد سازها در آن انجام میشود. به طور مثال، بزرگترین نوع ارکستر، یعنی ارکستر سمفونی ، به معنی این است که در آن از کلیه گروههای سازی و تقریبا تمام سازهای موسیقی کلاسیک غربی مورد استفاده قرار گرفته شده است.
در مقابل، در ارکسترهای کوچکتر، تنها بخشی از سازهای موسیقی کلاسیک وجود دارد و آن را با نامها متفاوتی میشناسند؛ ازجمله این ارکسترها میتوان به ارکستر مجلسی اشاره کرد که به ارکستری میگویند که در آن از سازهایی مثل زهیِ آرشهای، سازهای بادی چوبی و سازهای کوبهای و سازهای کلیدی مثل پیانو استفاده میشود.
برخی از عنوانهای ارکسترها اشاره به سازهای به کار رفته یا نقش سازها در این اکستر ندارد. بعضی از نامگذاریها، فقط جهت تشخیص ارکسترها مختلف در منطقهای یا شهری انجام میشود. به طور مثال، ارکستر فیلارمونیک به طور معمول از جانب انجمن دوستداران موسیقی در هر شهر پشتیبانی مالی میشود. این انجمن به انجمن فیلارمونیک مشهور است.
اغلب در این ارکسترها نوازندگان خبره و چیرهدست هر شهر فعالیت میکنند. البته ازنظر سازی ساختار ارکستر فیلارمونیک به صورت ارکستر بزرگ یا سمفونیک است. مثل ارکستر فیلارمونیک برلین و ارکستر فیلارمونیک لندن
گروههای موسیقی یا همان ارکسترها در حدود سالهای ۱۶۰۰ به وجود آمدند. ارکستر اجرای اپرای ارفئو از ساختههای کلودیو مونتهوردی را میتوان برجستهترین و بارزترین نمونه ارکسترهای پیشین دانست. همچنین ژان باپتیست لولی، آهنگساز فرانسوی در اواخر قرن ۱۷ ارکستری برای بارگاه سلطنتی ترتیب داد.
پس از آن در قرن ۱۸ آهنگسازی به نام یوهان استامیتز به همراه آهنگسازان دیگر در مکتب مانهایم که در آن زمان شناخته شده بود، اولین قدمها را برای آهنگسازیهای اولیه برای ارکستر سمفونی مدرن برداشتند. در آن ارکستر، هر موسیقی مشتکل از ۴ قطعه برای ترکیب سازهای مختلف میشد. از جمله:
· بادیهای چوبی (فلوت، ابوا و فاگوت)
· بادیهای برنجی (فرنچ هورن، ترومپت)
· کوبهایها (۲ تیمپانی)
· زهی (ویولنهای اول و دوم، ویولا، ویولون سل و کنترباس)
در آن دوره همچنین ساز کلارینت در ارکستر پذیرفته شد و سازهای اصلی دورههای پیشین مثل هارپسیکورد، لوت و لوت باس، با گذشت زمان از یادها رفتند. پربارترین دوره ارکستر را میتوان قرن ۱۹ دانست. در آن دوره بادیهای چوبی از دو عدد به ۳ یا ۴ عدد رسیدند و همچنین بادیهای برنجی گروه خود را با ترومپت سوم، هورن سوم و چهارم و اضافه شدن ترومبون تکمیل کردند.
تاریخ ارکستر سمفونیک از دوره کلاسیک تا کنون، تغییر و تحولات زیادی را داشته و سازهای ارکستر سمفونیک همراه با دانش ارکستراسیون رو به تکامل رفتهاند.
در هر ارکستری با توجه به نیاز آن، سازبندی متفاوت است. چینش تابعی هر ارکستری از پارتیتور توسط آهنگساز نوشته میشود و در هنگام تنظیم مجدد آن تغییراتی نیز در آن اعمال میشود. سازبندی هر ارکستر به دستههای زیر تقسیم میشود:
· سازهای بادی چوبی
· سازهای بادی برنجی
· سازهای کوبهائی
· سازهای زهی
· سازهای کلیدی
در ارکستر سمفونیک ۴ گروه کر وجود دارد. سازهایی که در ارکستر سمفونیک استفاده میشوند، در ۳ دسته کلی قرار میگیرند:
ضربات: سازهایی که با ضربه زدن به آن صدا ایجاد میکنند.
رشتهها: سازهایی که با لرزش سیمها صدا ایجاد میکنند.
بادی: سازهایی که با دمیدن به داخل آن صدا ایجاد میکنند. ( که خود به دو دسته برنجی و بادی چوبی تقسیم میشوند.)
دستهبندی کلی که طبق نوع ساز در ترکیببندی یک ارکستر قرار دارند به این شکل است که رهبر ارکستر در سمت چپ، گروه ویولنهای اول و دوم و در کنار ویولنها ویولاها و در کنار آنها ویولنسلها هستند. قسمت جلوی ارکستر نیز در معمولا سازهای زهی وجود دارد.
در برخی از مواقع، در سمت چپ رهبر و در جلوی ویولنهای گروه اول، سازهای تکنواز و کنسرتوها قرار دارند که با توجه به کنسرتوی موردنظر، سازهای مختلفی میتواند باشد. گروه سازهای بادی در ردیف بعد قرار میگیرند و کنترباسها نیز در کنار آنها هستند. در ردیف انتهایی نیز سازهای کوبهای قرار میگیرند.
این مدل سازماندهی و نظم باعث فراهم شدن یک گونه استاندارد میشود که به واسطه آن رهبر ارکستر از طریق اشارات قراردادی که خودش تنظیم کرده، هر گروه سازی را در زمان نواختن مطلع میسازد.
سازهایی که در ارکستر سمفونیک غربی حضور ثابت دارند را سازهای ارکستر سمفونیک میگویند. هرکدام از این سازها نقش خاص خود را در ارکستر ایفا میکنند. نوازندگان هرکدام از این سازها نیز در محلهای خاص بر روی سن ارکستر نشسته و ساز خود را مینوازند.
علاوه بر سازهایی که ذکر شد، در برخی از موارد، سازهای دیگری هم در بین سازهای ارکستر سمفونیک هستند که حضور ثابتی ندارند. علاوه بر این، در بین سازهای موجود در ارکستر، با توجه به نظر آهنگساز، بعضی از سازها در برخی آثار حضور ندارند.
در عکس زیر میتوانید محل نشستن نوازندگان روی سن ارکستر را مشاهده کنید:
نام سازها و گروهبندی هرکدام در زیر دستهبندی شدهاند:
سازهای زهی
ویولن، ویولا، ویولنسل (چلو)، کنترباس (دابل باس)، هارپ
سازهای بادی چوبی
فلوت، فلوت پیکولو، ابوا، کرآنگله (هورن انگلیسی)، کلارینت، کلارینت باس، فاگوت (باسون) کنترفاگوت
سازهای بادی برنجی
هورن، ترومپت، ترومبون، توبا
سازهای کوبهای
تیمپانی، باس درام (طبل بزرگ)، ساید درام، سنج (سیمبال)، مثلث، ماریمبا، زایلوفون، وایبرافون، بلز ارکستری (کلوکن اشپیل)
منبع : وبلاگ ماژورین
انتخاب سبک عکاسی قطعا یکی از دغدغههای تمامی عکاسانی هست که میخواهند به طور حرفهای وارد این دنیا شوند و البته در همین ابتدا باید بگویم که چیزی تحت عنوان بهترین سبک عکاسی وجود ندارد و هر عکاسی باید به توجه به تواناییها و علایقش بهترین سبک برا صرفا برای خودش انتخاب کند.و عکاس در این مسیر علاوه بر بررسی ویژگیهای خود باید سبکهای مختلف را بررسی و با سختی و چهارچوبهای آنها آشنا شود
در این مقاله به معرفی ۹ ژانر مختلف عکاسی میپردازیم تا شما را بیشتر با انواع آنها آشنا کنیم، به این امید که در انتخاب بهترین و جذابترین ژانر عکاسی کمکتان کرده باشیم.
یکی از محبوب ترین سبک های عکاسی، عکاسی منظره میباشد که در آن همه چیز در مورد به تصویر کشیدن زیبایی طبیعت است.
اگرچه بسیاری از عکسهای منظره از زاویه دید گسترده گرفته شدهاند، اما فرصت های زیادی برای عکاسی عمودی از چشم انداز و حتی عکس هایی از پنجرههای بسیار کوچکی از یک چشم انداز بزرگتر وجود دارد که جزئیات محیط طبیعی را برجسته می کنند.
همچنین ممکن است عکاسی از چشم انداز در دسترسترین نوع عکاسی نیز باشد. تمام کاری که شما باید برای پیدا کردن یک سوژه انجام دهید این است که بیرون بروید!
اگر عکاسی از حیات وحش را برای حرفهای شدن انتخاب کردهاید، بی شک به سراغ یکی از سختترینها رفته اید.
عکاسی از حیات وحش فراتر از هر ژانر دیگری، نیازمند صبر است و شاید این ویژگی را هر کسی نداشته باشد. اما پاداش این صبر میتواند شگفت انگیز باشد.
شکار لحظههایی جادویی و نفسگیر از زندگی حیوانات قطعا ارزش این صبر طولانی را خواهد داشت.
برای شروع هم لازم نیست به یک سفر دور و دراز یا قلهی کوه و جنگلهای آمازون بروید، حیوانات خانگی و پرندههایی که در پارک محل زندگیتان میبینید هم میتوانند سوژههای خوبی برای عکاسی باشند.
عکاسی از معماری را میتوان عکاسی از منظرههای شهری تعریف کرد. از این نظر که شما به جای عکاسی از عناصر طبیعی، زیبایی سازههای انسانی را به تصویر می کشید و بررسی می کنید که آنها چگونه مناظر شهری را تغییر دادهاند.
یک طاق زیبا یا یک مجسمه در بالای ساختمان و ... همهی اینها فرصت های زیادی هستند برای برجسته سازی شگفتیهای معماری بشر.
حتی اگر عکسهای سلفی را در نظر نگیریم، پرتره به احتمال زیاد محبوب ترین سبک عکاسی در جهان است.
اما عکاسی پرتره فراتر از آن است که تنها دوربین خود را به سمت فردی برده و عکس بگیرید.
پرتره روایت گر چهرههاست. خصوصیات منحصربفردشان را برجسته میکند.
اما انواع بسیار بیشتری از عکاسی پرتره جز پرتره های انفرادی وجود دارند؛ همانند پرتره خانوادگی، عکاسی مد، عکس فارغ التحصیلی و حتی عکاسی ورزشی.
صرف نظر از نوع، برای بهترین پرتره ها، علاوه بر یادگیری انواع نور در عکاسی پرتره، باید بر تنظیمات دوربین عکاسی پرتره نیز مسلط شوید.
ازدواج یکی از مهمترین اتفاقات در زندگی هر فردی است، بنابراین عکسهای مراسم عروسی نیز بسیار مهم است. عکاسی از مراسم عروسی را میتوان پراسترسترین ژانر عکاسی دانست.
اما عکاس مراسم عروسی بودن تنها نیازمند داشتن مهارت مناسب پشت دوربین نیست. درعوض، عکاسان عروسی باید دارای مهارت قصهگویی، حل مشکلات و روابط اجتماعی فوقالعادهای باشند.
از کنسرت گرفته تا مهمانی های تولد، رویدادهای شرکتی تا نمایشگاههای شهری، عکاسی از رویداد طیف وسیعی از سوژه ها را در بر می گیرد.
این طیف ممکن است شامل پرتره های افراد حاضر در مراسم، غذایی که می خورند، فضای رویدادی که در آن جمع شدهاند و غیره باشد.
به عبارت دیگر، عکاسی از رویداد ژانری با سرعت و چالش برانگیز است. اگر تصمیم دارید که یک عکاس رویداد موفق شوید، بهتر است خودرا برای هر اتفاقی آماده کنید.
در نهایت، عکاسی از رویداد در واقع کمکی به افراد حاضر در مراسم است تا برای سالها از طریق عکسهای شما خاطرات آن رویداد را دوباره تجربه کنند.
گرچه عکاسی مد در درجه اول برای مارکهای تجاری و تبلیغات به وجود آمد، اما به ظهور شبکههای اجتماعی و گسترش عکسبرداری، عکاسی از مدهای خیابانی و ترندهای روز بیشتر و بیشتر شد.
چه عکسبرداری برای یک مجله باشد یا پستی در اینستاگرام، هدف از عکاسی مد برجسته سازی لباس، آرایش و سایر لوازم جانبی مد به گونه مطلوبی برای مصرف کنندگان است.
به دلیل نیاز به نمایش تمامی این آیتمها، بسیاری از عکسهای مد تمام قد هستند. علاوه بر این، عکاسان مد باید در زمینه نورپردازی در عکاسی خبره بوده از مهارت های پرترهپردازی خوبی برخوردار باشند.
در کنار خبرنگاران عکاس، عکاسان مستند تلاش می کنند تا رویدادهای مهم خبری را به گونه ای به تصویر بکشند که به مردم کمک کند آن واقعه رخ داده را بهتر درک کرده و با آن ارتباط برقرار کنند.
عکاسی مستند بر انتقال احساسات جاری در عکس و درک آن توسط مخاطب متمرکز است.
گرچه عکاسی جنگ شناخته شدهترین ژانر عکاسی مستند است، اما بسیاری دیگر از رویدادها از جمله فعالیت های ریاست جمهوری، گردهمایی های ایالتی و جشن های ملی دیگر نیز میتوانند زیر نظر یک عکاس مستند باشد. علاوه بر این، بسیاری از عکاسان مستند به سادگی به دنبال ثبت زندگی روزمره، تاریخ، فرهنگ و موارد دیگر هستند.
این سبک از عکاسی درباره تصویربرداری از اشیا است.
در بسیاری از موارد ممکن است که فقط یک یا چند شی (به عنوان مثال یک کاسه میوه) به عنوان سوژه عکس طبیعت بی جان عمل کند.
نکته اصلی برای داشتن یک تصویر موفق از زندگی طبیعی، داشتن نور عالی است که باعث تابش نور یکنواخت سوژه و در عین حال به حداقل رساندن سایهها می شود.
اگرچه ممکن است این سبک محبوبترین نوع عکاسی نباشد، اما با تمرکز بر روی نور می توانید صحنه جالبی را حتی از پیش پا افتاده ترین موضوعات خلق کنید .
از اطلاعاتی که در این مقاله ارائه شده برای تفکر در مورد نوع عکاسی متناسب با علاقه و مهارت خود فکر استفاده کنید و از آزمایش و ترکیب سبکهای مختلف نترسید!
منبع : وبلاگ ماژورین
در قرن حاضر یعنی قرن تکنولوژی و ارتباطات ، انسان ها بیش از هر زمان دیگه ای به هم نزدیک شدن ، اینترنت گسترش پیدا کرده و شبکه های مجازی باعث شدن که از هر گوشه ی دنیا دوست پیدا کنیم و با آدمها با فرهنگ های مختلف آشنا بشیم . مهم ترین وسیله ی ارتباطی هم زبان مشترکه ! پس همه ی ما نیاز به یادگیری زبان دوم رو حس میکنیم و اهمیتش بیش از هر موقعی برامون آشکار شده !
برای یادگیری هر زبانی هم انگیزه ها و اهداف متفاوتی وجود داره ، از صرفا داشتن علاقه گرفته ،تا مهاجرت و ادامه تحصیل و گسترش روابط تجاری ! تو دنیا هم بیشتر از 7000 زبان زنده وجود داره که هرکدوم به نحوی حائز اهمیت اند و یادگیریشون میتونه تو زمینه های مختلفی به کمکمون بیاد .
اما سوال اینجاست که معیار اصلی رو برای انتخاب چی قرار بدیم ؟ چه زبانی رو شروع کنیم و چرا ؟ کدوم زبانها بیشتر صحبت میشن و ...
تو این مقاله یه نگاهی انداختم به مهم ترین زبان ها در قرن 21 و معرفی کوتاهی داشتم بر هرکدوم از اونها که امیدوارم مفید و مورد توجه باشه .
انگلیسی
زبان انگلیسی ، زبان مادری بیش از 375 میلیون نفر از جمعیت دنیاست ، 1.5 بیلیون هم به نحوی از اون استفاده میکنن. تاثیرگذارترین و مهم ترین زبان در عصر تکنولوژی ، و زبان مادری اینترنت و کامپیوتر این زبانه . به علاوه انگلیسی زبان رسمی سه تا از مهم ترین غول های صنعت ، یعنی ایالات متحده ، بریتانیا و کاناداست . پس دلیل واسه یادگیری انگلیسی زیاده ، زودتر شروع کن!
چینی/ماندرین
هیچ زبانی در دنیا به اندازه زبان چینی با لهجه ماندرین صحبت نمیشه . 989 میلیون در دنیا چینی، و جمعا 1.1 بیلیون چینی با لهجه ماندرین صحبت میکنن. کشور چین دارایکی از قدرتمندترین اقتصاد ها در دنیاست و به نظر میرسه که تا سال 2050 به رهبر اقتصادی در دنیا تبدیل میشه . بنابراین این زبان قطعا گسترده تر نیز خواهد شد .
اسپانیایی
اسپانیایی هم یکی از مهم ترین زبان ها در دنیاست . 330 میلیون نفر، زبان مادریشون اسپانیاییه و بیش تر از 420 میلیون هم به عنوان زبان دوم اسپانیایی یاد میگیرن و صحبت میکنن . اسپانیایی زبان اصلی بیش از 20 کشور در دنیاست که بیشترشون کشورهای آمریکای جنوبی هستند .
ژاپنی
زبان دیگه ای از قاره آسیا ، زبان ژاپنیه . مهم بودنش هم به خاطر قدرت اقتصادی بالای ژاپن و تاثیر گذاری اونه . نزدیک به 127 میلیون نفر ژاپنی صحبت میکنند. برای اون دسته از افرادی که در زمینه فناوری اطلاعات و صنایع مدرن فعالیت میکنن ، زبان ژاپنی زبانی کارآمد برای یادگیریه !
آلمانی
آلمان برای دهه هاست که مهم ترین کشور از لحاظ اقتصادی در اروپاست ، زبان آلمانی هم زبانی مهم در بین کشورهای اروپاییست . 105 میلیون نفر به طور طبیعی و 80 میلیون هم به عنوان زبان دوم آلمانی صحبت میکنن .
زبان آلمانی کمی جدی به نظر میرسه که به خوبی قدرت این کشور رو در دنیا نشون میده و این زبان رو تو لیست زبانهای مهم ما قرار میده .
روسی
خیلی ها زبان روسی رو با نویسنده های مهمش تو دنیا میشناسن . داستایوفسکی و تولستوی کافین تا زبانشون یکی از مهم ترین ها در دنیا باشه ! از لحاظ آماری هم زبان روسی ، زبان مادری 150 میلیون و زبان دوم 110 میلیون نفره . این زبان همچنین ، زبانی تاثیر گذار در بین کشورهای اروپایی _ آسیایی میباشد . روسیه همچنین بزرگترین آمار بازدید کنندگان اینترنتی رو در بین بازدید کنندگان اروپایی داره، که این کشور رو به مارکتی بزرگ در خرید آنلاین و تبلیغات اینترنتی تبدیل میکنه . بنابراین اگر در تجارت الکترونیک فعالیت دارید ، زبان روسی حتما پیشنهاد میشه!
فرانسه
زبان فرانسه برای قرن ها زبان اصلی در روابط دیپلماتیک بوده . به طور کلی 370 میلیون نفر فرانسوی صحبت میکنن که نشان از اهمیت این زبان داره . از نظر اهمیت اقتصادی هم فرانسه قدرت ششم در دنیاست و البته که پاریس هنوز هم مرکز اصلی فرهنگ و هنره !
فرانسه زبان عشقه ! زبانی زیبا و روان برای یادگیری !
عربی
زبان عربی ، زبان رسمی بیش از 32 کشوره . 205 میلیون عرب زبان در دنیا هست که 100 میلیون از آنها زبان مادریشون عربی نیست . زبان عربی ، زبان عبادت دربین مسلمانان دنیاست که جمعیتشون به 1.5 بیلیون میرسه . همه ی اینها عربی رو به زبانی مهم در دنیا تبدیل میکنند.
هندی
زبان هندی علاوه بر کشور هند در بسیاری از کشورهای اطراف نیز صحبت میشه . 450 میلیون بومی و 200 میلیون غیربومی به زبان هندی صحبت میکنند که این زبان رو به چهارمین در دنیا از نظر جمعیت صحبت کنندگان تبدیل میکند . هند از نظر اقتصادی هفتمین در دنیاست و پیش بینی ها حکایت از گسترش این قدرت دارند .
پرتغالی
235 میلیون نفر در دنیا به زبان پرتغالی صحبت میکنند . زبان اصلی کشورهای پرتغال ، برزیل و 7 کشور دیگه که بیشترشون در نیمکره جنوبی اند ، پرتغالیه ، که اون رو به زبانی رایج و مهم در دنیا تبدیل میکنه.
تو این مقاله زبانها رو براساس جمعیت افراد صحبت کننده شون بررسی کردیم . برای یادگیری اما باید علاوه بر کارآمد بودن و گستردگی یک زبان علاقمون هم در نظر بگیریم و بعد انتخاب کنیم ، چرا که وقتی پیشرفت میکنیم که از یادگیری لذت ببریم !
منبع:بلاگ ماژورین
کاخن قدمت زیادی ندارد. در ابتدا کولیهای اسپانیا در کنار ساز گیتار روی جعبههای میوه ریتمهایی را برای رقص اجرا میکردند که بعدها شکل سازی مستقل به خود گرفت و به کاخن امروزی تبدیل شد.
این ساز از اواخر قرن هجدهم میلادی توسط آفریقایی تبارهای پرو، موسوم به آفرو-پروییها مورد استفاده بود، اما بعدها در سراسر آمریکا، فیلیپین و اسپانیا رواج یافت.
در اواخر قرن نوزدهم، نوازندگان کاخن تغییراتی را در صدادهی و ساختار آن پدید آوردند.
در زبان اسپانیایی کاخن به معنی صندوقچه و یا جعبه است، برای نواختن این ساز ، نوازنده بر روی آن نشسته و با ضربات کف دست و انگشتان بر روی صفحه جلویی و کناری میکوبد.
این ساز عمدتا در موسیقی آفرو-پرویی و سبکهای معاصر فلامنکو و جَز مورد استفاده قرارمیگیرد.
در این مقاله نگاهی میندازیم به تاریخچه و ساختار این ساز
ساختار کاخن شبیه به جعبهای شش وجهیِ مکعب مستطیل است که پنج وجه آن را از یک لایه نازک چوب به ضخامت ۲ تا ۳.۱ سانتیمتر میسازند و وجه ششم را با یک تخته سه لایه نازک میپوشانند. این وجه که سرِ کاخن است را، "تاپا" میگویند و حفرههای صدا در کنارش تعبیه میشوند.
فاکتورهایی که در صوت کاخن مانند ارتفاع، حجم، طنین و کاراکتر تاثیر گذارند، عبارتند از: اندازه و شکل ساز، جنس و ضخامت چوب مورد استفاده در ساخت و اندازه و محل تعبیه حفرههای صدا .
برای ساخت صفحه "تاپا"، معمولا از چوب درختهای گیلاس، ماهون و افرا استفاده میشود، در حالی که بقیه قسمتهای کاخن را از چوب کاج، صنوبر و یا سایر چوبهای سفید و مرغوب میسازند.
این نوع کاخن ها فنر و یا سیم گیتار دارند و صدای یکنواختی تولید میکنند، ولی قابلیت تنظیم را ندارند.
این نوع کاخنها دارای فنر یا سیم گیتار هستند، ولی صدایشان هم قابل تغییر است. این مدل از سازها در نوع فنری، قابلیت شل شدن و پخش کردن صدای چوب، و در نوع سیمی، قابلیت کوک شدن مثل گیتار را دارند.
منبع:بلاگ ماژورین